دستگاه اطلاعاتي جمهوري اسلامي بعد از مدت ها ترصد و زير نظر داشتن فعل و انفعالات مطبوعاتي و اينترنتي، حمله ي جديد خود را به روزنامه نگاران و نويسندگان آغاز کرد. اينکه کدام دستگاه اطلاعاتي اقدام به اين کار کرده است و مثلا وزارت اطلاعات بوده است يا حفاظت اطلاعات فلان نهاد، حائز اهميت خاصي نيست. مهم، موج حملاتي ست که به تدريج اوج مي گيرد و نويسندگان ما را به کام خود مي کشد. طولي نخواهد کشيد که عده اي ديگر نويسنده – که تنها جرم شان نوشتن است – به دست ماموران جمهوري اسلامي اسير شوند و در زير شکنجه هاي قرون وسطايي، به کارهاي نکرده اعتراف کنند.
اين وضع تا زماني که حاکمان خشک مغز جمهوري اسلامي، درمان دردهاي نظام ِ بيمار را در سرکوب و ارعاب انديشمندان و نويسندگان مي بينند ادامه خواهد داشت. آنان نمي دانند که بستن دهان منتقدين و ممانعت از طرح مسائل و مشکلات مردم، موجب حل مسائل و مشکلات نخواهد شد و تنها زوال حکومت را تسريع خواهد کرد. حاکمان خشک مغز ايران نمي دانند که گرفتن و زدن و کشتن، فقط عمر حکومت را کوتاه خواهد کرد.
دستگاه سرکوب جمهوري اسلامي بسيار قدرتمند است و هر نوع وسيله اي در اختيار دارد. از ماموران ورزيده و دستگاه هاي پيچيده، تا سياه چال هاي مخوف و آلات شکنجه. سربازان گمنام در چارچوب سازماني شان به هيچ کس پاسخگو نيستند. مي توانند ببرند و بزنند و بکشند و به کسي جواب پس ندهند. در مقابل اين غول هراس انگيز، عده اي نويسنده ي نحيف صف کشيده اند که سلاحي جز قلم و کامپيوتر ندارند. قاضي مرتضوي رسانه هاي کاغذي را هم از دست آنها بيرون کشيده و تنها چيزي که – به خاطر نداشتن وسيله ي حذف - برايشان باقي گذاشته صفحات اينترنت است که وسايل کنترل و سانسور آن هم به تدريج فراهم مي شود.
در چنين شرايطي اعتراض ما به آنچه مي گذرد و امضاي چند نوشته در حمايت از دستگير شدگان مطبوعاتي و اينترنتي چه فايده اي مي تواند داشته باشد؟ آيا دستگاه سرکوب و شکنجه، وحشت خواهد کرد؟ آيا قاضي مرتضوي و تشکيلات مخوف حفاظت اطلاعات کوتاه خواهند آمد؟ آيا نويسندگان و روزنامه نگاران آزاد خواهند شد؟
ظاهرا هيچ اتفاقي نخواهد افتاد و همه چيز بر وفق مراد حکام مستبد خواهد بود. اما اين فقط ظاهر کار است. تاريخ – بدون حتي يک استثنا – نشان مي دهد که اين قلم کوچکي که در دست من و شماست، اين لفظ ساده اي که بر زبان من و شما جاري است، اين واژه ي لاغري که بر صفحه ي کاغذ در حال شکل گرفتن است، اثري دارد که پايه هاي قوي ترين و مستبدترين حکومت ها را هم سست مي کند و آنها را در هم مي کوبد. دمکراسي هاي غربي اگر باقي مانده اند و آسيبي به آنها وارد نشده است فقط به خاطر اين بوده که قدرت پنهان ِ قلم را شناخته اند و با صاحبان آن کنار آمده اند.
اعتراض ما به دستگيري خبرنگاران و وب لاگ نويسان شايد باعث آزادي آنها نشود اما نشان مي دهد که ما زنده ايم. نشان مي دهد که ما وجود داريم. نشان مي دهد که اگر گير گزمه هاي جمهوري اسلامي بيفتيم تنها نخواهيم ماند. نشان مي دهد که زبان اعتراض داريم و هر جا که بتوانيم نظر خودمان را ابراز مي کنيم. اعتراض ما، باعث تحرک بيشتر خود ما خواهد شد. باعث يافتن راه هاي موثر براي مقابله با ترفندهاي دشمن خواهد شد. يک اعتراض، يک نوشته، يک امضا، هر چند اثر فوري نداشته باشد، اما خواب از چشم ظالمان مي ربايد؛ اين را مطمئن باشيد.
sokhan September 9, 2004 10:21 PMبا سلام
متاسفانه دستگیری وبلاگ نویسان عمل شومی است که نه از طرف رهبر بلکه از کسانیست که میخواهند مقام ایشان را تخریب کنند.
به نظر اینجانب ایشان هیچ دخالتی در این امور ندارند
با سلام، خسته نباشید، در مورد وبلاگ نویسان و تهاجم اخیر حکومت عدل علی پیشنهاد مشخصی دارید؟
اسد September 10, 2004 11:33 AM