آقای زهری عزيز، ما قسمت "ممدوح" بازنشر را گرفتيم و قسمت "مکروه" اش را رها کرديم! فکر کنم سيد هم مخالفتي نداشته باشد!
ف.م.سخن March 5, 2005 12:41 AMسخن عزيز پس حق کپی رايت سيد چه می شود:)
M.Zohari March 5, 2005 12:33 AMآمار بازدیدکنندگان فقط در اختیار صاحب بلاگ است. من فکر کنم ایشان (جناب سخن) دوست دارند که ما به بقیه خوانندگان ثابت کنیم که مطالبشان را حداقل میخوانیم.
در ضمن ایشان گلایه از آمار خوانندگان نکرد و گلایه از عدم واکنش خوانندگان کرد. به نظر من حتی نظر یک خطی یک خواننده ارزشش بیش از صد خواننده بی تفاوت است.
ارادتمند
آرمان March 4, 2005 09:07 PMآقا ما هم مخلصیم, خیلی هم شدید !!!
اما کمی با کامنت گذاشتن برای همه مطالب مشکل دارم, فکر می کنم آمار بازدید کنندههای هر سایت و تعداد بازدیدکنندههایی که مرتب برمیگردند گويای خيلی مسائل هست مخصوصا وقتی که ردپاشون هم ميمونه که از چه طريق و از کجا اومدند. اجازه بدید کامنت گذاشتن برای موقعی باقیبمونه که حرفی هم برای گفتن داریم وگرنه کامنتدونی صرفا ميشه جايی که آدم چيزی بنویسه که اثبات بشه اينجا هم بوده.
اما در مورد مواقعی که حرفی هست و تنبلی اجازه نمیده چشم، سمعا و طاعتا
Dear Mr Sokhan
I am one of your 'fans' - I read your site everyday, sometimes several times a day,if I have time. I do not add comments, first, because I do not have Farsi software and feel uncomfortable writing in English here; second , and I really mean this, you are so good and lovely in whatever your write and I often do not know what else to say. To me, you are perhaps the most talented and intelligent writer around, reading your site is a joy, a pure joy to me; I am addicted to your writing, whatever you write,
your wit and your ability to write and always, always you hit the nail on the head. Often I thought of adding a comment saying how much I like you and your writing but then I thought it may be unnecessary and it may sound insincere, but now that you have written your complaint, I thought I should tell you this. Could it be that your writing is so good, your sense of 'tanz' so sharp and intelligent that many people don't know what to say. Well, they may even feel a little bit envious?Now I said it all. Please write, write, write
you are joy in my gloomy days here
سلام دوست عزیز
بنده از خوانندگان هر روز و شاید روزی دو سه بار شما هستم. بسیار مواقع روزی چندین بار حتی با اینکه می بینم پینگ نکرده اید و آپدیت نیستید می آیم و می روم شاید که یادتان رفته باشد پینگ کنید.
در ضمن نسبت به وسعت اطلاعات شما نیز غبطه می خورم که بعضا" مسائلی را در نوشته هاتان مطرح می کنید که شخص کم اطلاعی مثل من برای اولین بار شنیده است.
و همین طور به قلم گرمتان که چطور از خبری که به نظر معمولی می رسد٬ طنزی ناب می سازید و خنده ای تلخ بر لبان خوانندگانتان می نشانید.
صادقانه می گویم: اگر هر بار نظر نمی دهم به این دلیل است که بعد از خواندن مطالب شما عمیقا" به فکر فرو می روم و نظر دادن را فراموش می کنم!!
در ضمن چه خوب میشد اگر شما هم به مبتدیان و دیگر نویسندگان نیز به دیده لطف می نگریستید و هر از چند گاهی با مرقوم کردن نظر خود در پای نوشته های آنان وزنی و اعتباری به آنان می دادید. به هر حال هر چه که باشد ما یک ف.م.سخن که بیشتر نداریم!
خیابان شماره ۱۱ March 4, 2005 03:16 AMDear Mr. Sokhan I love to read your articles. You are right 90% of the time, however there are that 10% of the time that I do not agree with you. That is the time I write a comment. Having said that, I think you are a great man, spending your valuable time writing hoping that you can make a difference. I really appreciate that from bottom of my heart. Good luck and hope that one day in near future we can meet and cherish each other in a free Iran regardless of our political belief. Thanks again Mr. Sokhan.
javad March 4, 2005 02:28 AMبا سلام:
اولا بعضی وقتها نمیشود در این محل فارسی نوشت مثل همین حالا(من این مطلب را در محلی دیگر مینویسم و کپی آن را قراراست در سایت شما قراردهم). دوم اینکه تمام آن حالاتی را که نوشته اید در نویسندگان دیگری که برایتان مطلب میفرستند نیز صادق اند. وقتی از سوی شما کمترین نشانه ای دریافت نمیشود، نویسنده از تکرار حرفهای خودش خسته میشود. سوم اینکه مطالب مستقیم منتشر نمیشوند و احتمال عدم انتشار آنها میرود و نویسنده حیفش می آید که احیانا وقتش تلف شود. البته ظاهرا به نام اسپسم این تصمیم گرفته شده است، اما اگر به سایت آقای مهاجرانی مراجعه کنید، خواهیددید که اسپسم یعنی حقایق، یعنی سئوالات اساسی، یعنی تعریف نکردن از ایشان. گویا به یاد دوران وزارت ارشاد، این سایت را دایر کرده اند تا مطالب خوب را سانسور نمایند. شاد باشید
بعضي وقت ها وقتي نوشته هاي شما را مي خوانم با خودم مي گم درست همان چيزي كه من هم بهش فكر مي كردم و لي يكي مثل دوست عزيز "سخن" چون قلم خوبي دارد و خوب قلم مي زند مي تواند كار ما رو هم راحت كرده و افكار ما را هم بزبان بياورد و بخاطر اين هم فكري كساني مثل من معتاد وبلاگ بخصوصي شده و هرروز خدا به وبلاگ مورد علاقه سر ميزنند ولي ممكنه خيلي كم نظر خودشان را بگن، چون گفتني ها در ف.م.سخن با چنان روش دلنشيني گفته ميشوند كه ديگر رو اون حرفها نميشه حرفي زد.
ولي اگر توجه كرده باشيد بعضي از ادبيات دلنشين شما را مردم مي گيرند و اينجا و آنجا اصطلاحات شما نيز استعمال مي شوند.
و باز جالب است كه در سايتهاي ديگر كه مطالب شما آورده مي شوند،در آنجاخيلي بيشتر روي مطالب شما بحث مي شود تا در اينجا. شايد يكي از دلايلش اين باشد كه در اينجا خيلي ها نمي توانند با الفباي فارسي بنويسند.
خيلي مخلصيم
حميد March 3, 2005 11:04 PMبايد نوشت. از همه چيز نوشت را ان نوشت به زير پوست را و تحريک کننده باشد براي
جواب. اخر عزيز من ان همه نوشته را به کدام نوشته شما ميشود عوض کرد؟
دوست عزیز سخن,
حق با شماست. بعضی از ما حتی برای حمایت از آزادی و قربانیان دیکتاتوری (مثل آرش) حتی حاظر نیستیم 1 دقیقه وقت صرف کنیم و یک خط در حماتیش بنویسیم.
ما ایرانی ها (جهان سومی ها) منتظریم که دمکراسی و آزادی را توی سینی بگذارند و برایمان سوغاتی بیاورند ! بدون آنکه تلاشی کرده باشیم. البته دودش هم به چشم خودمان میرود.
وظیفه خود میدانم که از شما تشکر کنم.
آرمان March 3, 2005 09:13 PMسلام، دلم برایتان تنگ شده بود. از این به بعد سعی میکنم نظراتم را مرتب بنویسم و ایکاش شما هم اینکار را بکنید تا منهم به ضعفها و کاستیهایم پی ببرم.بویژه خواننده صاحب نظری چون شما.
بیلی و من March 3, 2005 06:21 PM