May 04, 2005

امام زمان در تهران گردش مي کند!

توضيح ِ ضروري: حکومت اسلامي و برخي از مسئولان بلند پايه کشوري، در چند سال اخير براي حفظ قدرت، ارکان ِ مذهبي را که بخش بزرگي از مردم ايران با تمام وجود به آن اعتقاد دارند، با اعمال و رفتار و گفتار خود به مسخره گرفته اند. از مُهر و پاراف ِ ليست ِ "مشت زنان و بزن بهادران ِ فحاش" ِ مجلس هفتم توسط امام زمان تا ملاقات هفتگي ايشان با برخي از سران نظام، گوشه هائي از رسوائي حکومت اسلامي است که براي چند روز بيشتر ماندن دست به هر ترفندي مي زند.

اکنون نيز به "همت" شهردار تهي مغز ِ تهران، نقشه ی مسير حرکت آن حضرت با هزينه ي بسيار زياد منتشر شده که از شدت فضاحت جلوي پخش آن را گرفته اند.

در مملکتي که حضرات آياتش، براي حفظ شان و احترام و جايگاه خويش حتي از انتشار و چاپ عکس شان در مطبوعات پرهيز داشتند و اگر عکسي از ايشان در روزنامه يا مجله اي چاپ مي شد به شدت به آن اعتراض مي کردند، کار به جائي رسيده است که در سريال هاي درجه سه و مبتذل ِ تلويزيوني، پيکر امامان را که براي اکثريت ملت ايران مقدس هستند با سر ِ نوراني نمايش مي دهند و اکنون نيز، در آخرين پرده از نمايش ِ سخيف ِ خشک مغز ِ از ثري به ثريا رسيده اي به نام ِ احمدي نژاد، مسير گردش ِ آن امام را -لابد در خيابان هاي تهران!- ترسيم مي کنند. احتمالا جناب شهردار در طرح خلاقانه ي بعديشان کانال هائي را که قرار است در آن ها خون کفار جاري شود بر روي نقشه ها ترسيم خواهند کرد!

اين مطلب طنز، از آن رو نوشته شده تا نشان دهنده ي زشتي و کراهت ِ بازي با مقدسات ِ سران حکومت اسلامي باشد.

ف.م.سخن

***

(ميدان تجريش در يک روز ِ دل انگيز ِ بهاري. حضرت امام زمان با لباس عادي در ميان مردم قدم مي زنند)
"...عجب اينجا شلوغه. چقدر هوا آلوده ست. چشم ها و گلوم مي سوزه. چه کوه قشنگيه! ببين تا کجاي کوه ساختمون ساختن! اونجا رو نگاه! بازار قائم! اسم منو گذاشتن رو بازارشون! لابد کسبه اش، به خاطر حفظ حرمت ما هم که شده تقلب و حقه بازی نمی کنند. بذار يه گشتي تو اين بازار بزنيم ببينيم چه خبره..."

(حضرت، سعي مي کند از عرض خيابان عبور کند. هيچ راننده اي به خط کشي عابر پياده توجه ندارد. پليسي به درخت تکيه زده و کلاه بالا داده و سيگار مي کشد و تسبيح مي گرداند. راننده ها اجازه عبور به حضرت نمي دهند)
راننده مسافرکش (در حالي که سرش را از پنجره بيرون آورده)- آهاي! مگه کوري! مي خواي نفله بشي نسناس؟! (با قيافه ي حق به جانب رو به مسافران) فردا که رفت زير ماشين هزار تا صاحاب پيدا مي کنه! مگه امام ظاهر شه اينا آدم شن!
(راننده ها بوق مي زنند و با دست به حضرت اشاره مي کنند که کنار بايستد. بعضي هم متلک مي پرانند. حضرت به هر سختي هست از عرض خيابان عبور مي کند.)

***

(داخل پاساژ. مرد ناشناسي کنار حضرت مي ايستد. چشمانش به نقطه ي ديگري خيره شده. جمله اي را با صداي آرام تکرار مي کند)
- نوار، سي دي، دي وي دي، سوپر...
-آقا، اينا که مي گي چيه؟

(مرد نگاهي خشمگين به حضرت مي اندازد. به بالا و پايين ايشان نگاه مي کند تا دوربين مخفي به همراه نداشته باشد)
-برو خدا روزي تو جاي ديگه حواله کنه. تا نزدم شَل و پَلِت بکنم و فک ات رو پایین بیارم راهتو بکش برو. خلوت کن بذار باد بياد. هــــــررری... نوار، سي دي، دي وي دي...

"...عجب آدم بد اخلاقي بود. فکر مي کردم تو کشوري که به اسم ماست و ام القرای اسلامه، مردم اش غريب نوازن و ما رو کلي تحويل مي گيرن... صداي اذان مي آد. اون جا کجاست؟ امام زاده صالح. لابد يکي از قوم و خويش هامونه. بريم تو يه فاتحه اي واسش بخونيم..."
(مردي بد قيافه و اخمو، عبا بر دوش، و عرقچين بر سر رو به حضرت فرياد مي زند)
-هـــــــــــــــــوي! عمـــــــــــو! کجا؟ مگه نمي بيني نوشته خواهرا؟ حاجي يارو رو بگير ببين اونجا چه غلطي مي کنه...
-ببخشيد! اشتباه شد. من غريب و ناواردم.
-الان يه ناوارد نشونت بدم که از بغلت دو تا ناوارد بياد بيرون. زلفاشو نگاه! آخرالزمون شده! اينا همه اش نشونه ي ظهوره! روز روشن بچه سوسول مي خواد بره وسط خواهرا. آي اکبر! دُم ِ اين پسره رو بگير بندازش بيرون...
...
"...بخير گذشت. بابا اين مردم چرا اين قدر عصباني و ناراحتن. هر جا مي ري با آدم دعوا مي کنن. اين ساختمون چي نوشته روش؟ شهرداري منطقه 1. د ِ... نقشه رو ببين! نقشه ي مسير تردد ماست..."
- آخ...

(امام بر زمين مي افتد. وسط خيابان چاله اي پر از آب است که امام آن را نديده است)
"...پام داغون شد. عجب چاله اي بود. نگاه کن! تمام خيابون پر از چاله-چوله ست..."

***

(در داخل شهرداري)
-آقا سلام.
-..... (سکوت)
-آقا سلام.
(مسئول اطلاعات با اخم و تخم در حالي که به روزنامه جمهوري اسلامي خيره شده)
-با کدوم قسمت کار دارين؟
-کاري ندارم. مي خواستم از اين نقشه يکي بخرم.
-نداريم.
-مي شه بپرسم کي ميارين؟
-خبر ندارم. گفتن توزيع نکنيم.
-لطف مي کنيد بفرمائيد قيمتش چنده؟
-گفتم که نداريم. قيمت مي خواي چيکار؟ آقا جون، الان وقت نمازه. فرمايشي نيست بريم وضو. اول نماز، بعدا غذا!
-فکر کنم کار مردم رو راه بندازين ارزشش پيش خدا بيشتر باشه!
-(با پوزخند و با اشاره ي انگشت به سقف) خداي ما اون بالا، طبقه ي آخر نشسته و حيات و ممات و رزق و روزي ما دست اونه! اين نماز رو هم به قصد قربت او مي خونيم! يک خداي ريشوي بد اخميه که نگو! اشاره کنه، ما از نون خوردن افتاديم. خدا پدرت رو بيامرزه. برو قربونت. برو عزيز. خُلق مون رو تنگ نکن. بفرما. بفرما...
-به عرضم توجه کنيد: من از جمکران اومدم و برام مهمه که اين نقشه رو داشته باشم که خداي نکرده تو اين شهر بزرگ گم نشم. حالا راهي هست که شما بتونيد زحمت بکشيد يه جوري اين نقشه رو برام جور کنيد (امام براي امتحان ِ کارمند، چند اسکناس روي ميزمي گذارد و در حالي که با کف دست آن ها را پوشانده است به طرف او هل مي دهد. امام شنيده است که برخي از کارمندان در ام القراي اسلام، براي راه انداختن کار مردم مسلمان رشوه مي گيرند، ولي بعيد مي داند اين شخص نمازخوان – که نمازش را اول وقت مي خواند – اهل رشوه باشد). از اون نقشه مسير حرکت امام زمان مي خوام...

(کارمند، روزنامه را به سرعت به کناري مي نهد و لبخند بر لبانش مي نشيند)
-اخوي زودتر مي گفتي ديگه! نقشه مي خواي (خم مي شود و کشو را باز مي کند و نقشه اي بيرون مي آورد) بفرما، اين هم نقشه. فکر کردم نقشه ي تهران رو مي خواين گفتم نداريم. نفهميدم نقشه ی مسير حرکت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه شريف (با احترام از صندلي بر مي خيزد و دو باره مي نشيند) رو مي خوايد. شرمنده. فقط نگيد از ما گرفتيد چون فعلا اجازه توزيع نداريم. امري باشه؟
-عرضي نيست.

***

(حضرت مهدي با نا اميدي و ياس سر بالايي دربند را در پيش مي گيرد)
-آقا وايستا ببينم. يه لحظه تشريف بيار اينجا.
حضرت مهدي- بله. بفرماييد.
-تو اون بسته اي که دستته چيه؟
-نور و محبت و نقشه!
-صحيح. نور و محبت و نقشه. اسم "مواد" جديدا نور و محبت و نقشه شده! سرگروهبان!
-بله جام سروان.
-آقا رو راهنمائي کن تو همه چيش رو بگرد. بخصوص اون بسته ي نور ومحبت اش رو. نقشه رو درست نگاه کن ببين مال کجاست و مسير کجا رو روش کشيده. ممکنه توطئه-موطئه اي در کار باشه...

***

(چند ساعت بعد، امام غمگين و افسرده از بالاي کوه به تهران چشم دوخته است. چراغ هاي رنگارنگ، نورهاي سفيد و زرد، ساختمان هاي کوتاه و بلند، ماشين هايي که در هم مي لولند، مسجدهايي که نام او بر بالاي آنها خودنمائي مي کند؛ مردمي که براي تامين معاش دست به هر کاري مي زنند... شهر او، کشور او، حکومت او... نه اين شهر او نيست، کشور او نيست، حکومت او نيست... شهر کساني است که به نام او بر گرده ي مردم سوارند... کشور رهبران فريبکار؛ کشور ظلم و بي عدالتي ... )

(امام سر بالايي کوه را در پيش مي گيرد و آرام آرام در تاريکي محو مي شود)

sokhan May 4, 2005 09:10 PM
نظرات

از امام زمان ممنونم که یه سری هم به خرم آباد زده.

مملی June 1, 2005 02:39 AM

khai ly haal kardam. agha toro khoda age in naghshe maseer emame zaman ra geer avardid ba raye man beferestid chon man yek mo haghegh omoor mazhabi dar islam hastam. ba in kar mytavanam ba emam zaman sohbat konam. mashhoor mishavam va chon vazea maliyam khoob nist mitavanam pooldar shavam aghallan mitavanam yek edeh az in englisi hayeh chesh chap ra sarkiseh konam va azeshan pool begiram khob man shie hastam taghyeh mikonam va beheshan migoyam ke in emam zaman haman eesaa maseeh ast. che eybi darad yek omr anha ma ra sarkiseh kardand bogzar hala ma anha ra sarkiseh bekonim
ajrat ba emam hossien va khode emame zaman
kafar harbi mofsede fel arz
bache shaytan

May 30, 2005 03:16 PM

divaneh tashrif darid.

May 21, 2005 12:05 AM

خوشا دردی که درمانش تو باشی بابا داریم به دروغا عادت میکنیم سرمون گرم شده این حرفا رو نزنید بازم سیاسی بازی میشهای وای مگه مملکت اقا بالا سر نداره که امام میخواد بیاد

mahdi May 9, 2005 08:42 PM

man aslan az in tanz khosham nayumad, va fekr mikonam hich faeyede'ee dar neveshtane amsale ingune sokhana, vojud nadaare,
doroste ke khailei moshkelaate asaasi beyne iranihaa vojud daare , vali honar in nist ke hame be maskharre begirand , honar ine ke rahe halli era'aae beshe ke motmaennan ba neveshtane in tanzaa hich ghadame mosbati dar in raah bardashte nemishe,

mage na ? d

May 6, 2005 03:45 AM

in neveshteh khaeili bahal boud!man linkesh ra gozashtam to weblogam ba ejaze!!
dar zemn ma montazer-e gozaresh-e jalaseye emrouz hastim!

Sar_be_Hava May 6, 2005 03:39 AM

ببخشید من الان ترمینال جنوب هستم و از هر که سوال میکنم راهم را نشان بده با بی اعتنایی مواجه میشوم. شخصی بنام احمدی نجات به بهشت فاکس زده بود و قرار بود که نقشه راه را چاپ خواهد کرد و در میدانهای شهر نصب کند که من گم نشوم. پس چه شد ؟! ظاهراً عوامل آمریکا این نقشه ها را نابود کرده اند که من گم بشوم. لعنت خدا بر آمریکا که چوب در لای چرخ خدا میگذارد ! متاسفانه مبایل هم باطری ندارد که به خدا شکایت کنم. لعنت خدا بر چین که که باطری کم عمر (اما ارزان) به بهشت صادر میکند.

این مردیکه سه نقطه که از ما پول میگره مگه نگفته بود که عیسی توی زمین منتظر منه که پشتم نماز بخونه ؟ اینجا که یک موسی بسیجی بیشتر نیست !

خیلی خوب بی معرفتها ! منهم میدونم باهاتون چه کار کنم. اگر اینبار لیست مجلس امام زمان را پیش من آوردید خواهم گفت "اول بروید نقشه راه مرا بیاورید بعد امضاء میکنم و الا امضا بی امضا"

نامرد ها ! اقلاً یک جا بهم بدید که اسبم را ببندم. این حیوان بدبخت قراره تا لس انجلس و تل آویل چهار نعل بره. اگر اینجا خوب بهش نرسید پس چطور میخواهید من آمریکا و اسرائیل و انگلیس و آلمان و عربستان و اردن و مصر و آرژانتین و ...(تمام دنیا) را با شمیشیرم نابود کند تا اسلام و ولایت فقیه را در آنجا مستقر کنم ؟ سربازان گمنانم در فلوجه و قندهار الان منتظر امضای من هستند. بدون نقشه راه که ممکن نیست ای بندگان رئیس من.

لااقل به ندا گوش بدید و چیزهای خوب اسلام را نگاه بدارید مثلاً "حقوق زن با مرد مساوی نیست" "زن را اگر نافرمانی کرد باید زد" و "یهودیان را در ماه صفر باید کشت" و "هر که از اسلام برگشت را باید کشت" ..و..و..

آقا مهدی May 5, 2005 10:07 PM

shokre khoda emam zaman too chaah tashrif daaran
va in harf ha ro nemishnavand va rooznaameh ham ke nadarand, va ella hamoon jaa baa tanaabe chaah khodeshoon ro daar mizadand !!!

May 5, 2005 08:11 PM

سلام...می دانم که از لفظی چون استاد خوشتان نمی آید اما به راستی که شایسته ی چنین نامی هستید. بارها طنزنوشته هاتان را در سایت گویا خوانده بودم و زبان تحسین برایشان گشوده بودم. امیدوارم سربلند و پیروز باشید.

علی May 5, 2005 07:52 PM

jenaabe ,,,sokhan vaghean ke dastet dard nakone montaha bezar ye chizi ra yavesheki tange gooshet begam ( harchand midoonam ghabool daari) az oon avalishoon [...]taa [...] oonayei ke hala ham hastand saro tah ye karbasand ..az hamoon rooz avalesh [...] ta hala ke emaame vaght yedasti hame chizo ghoort mideh hamashoon ye karbasand ghabool kon hichkodoomeshoon nemitoonand edeaa konand ke behtar az yeki digashoonand.. dozd, ghaltaagh.ayaash.moftkhor,,shayaad.dorooghgoo.va har sefati ke shakhs ra az ensaaniyat door tar mikone va mikardeh [...] va hala to va man harche tooye saremoon bezanim ina khare khodeshoono miroonand.... hamin

baba May 5, 2005 04:16 PM

احمدي نژاد به جمع حسني ها و آليا خانم ها خوش آمديد.

از آنجايي كه آقاي احمدي نژاد نيز مثل حسني بازار جوك ايران را داغ نگه مي دارد و باعث شادي مردم مي شود، بايد به او راي بدهيم.

يكي مي خواست بدونه: احمدي نژاد با اين همه دانايي و نبوغ مدرك دكترا را تو كدوم بغالي خريده. نكنه ايشان هم مثل بعضي از خودي ها از دانشگاههاي هاوايي مدرك گرفتن؟

آخه مي گن اگه امروز با جيب پر از دلار به هاوايي سفر كنيد، مي تونيد روز ديگر با چند تا مدرك دكترا برگرديد.

حميد May 5, 2005 03:58 PM

اولا اگر بنا به ظهور کردن باشه بايد اول عيسي مسيح ظهور کنه( البته با اجازه آقا سوسکه ، رزرويشن هتل کافر سرا)؛چون هر چي باشه او قبل از صاحب زمان به آسمان رفته پس پيش از او هم خواهد امد!مسيحيان معتقدند که عيسي پيش پدر آسماني رفته و هر گاه پدر اراده کند مي ايد.امامن نمي دانم چرا در اين 26 سال اين امام ويارانش مکان مشخصي نداشتند! گاهي در زندانهاحکم اعدام ميدادنند ،در کوي و برزن با چماق به جان زن وبچه مردم مي افتادند،پاترول سوار مي شدند؛احتکار مواد غذايي مي کردند و پلو نظري هم مي دادند؛در سايتهاي اينترنتي هم با رمز عبور " علي بابا
و چهل دزد بغداد " وارد وب ها مي شوند! و ... حالا هم نقشه مسير حرکت مترو و راه اهن مي کشند!فکر کنم بهتره يک نسخه از اين نقشه هم براي آقاي سيستاني در عراق بفرستند ببينند نظر او چيست؟؟؟؟ !!!!

Haleh May 5, 2005 03:15 PM

من هم مانند همهء ایرانیان گرامی و ارجمند به همه بافته های شیعه ایمان داشتم، تا اینکه انقلاب شد و سرکردگان و کارگزاران اسلام را از هر نوعش که بخواهید( ایرانی، عربستان سعودی، افغان، سومالیایی و خلاصه یک میلیارد و خُرده ای مسلمان را چه بصورت فَلّه ای و چه بصورت تخلیلی زیر نگر گرفتم و در باره شان خواندم و اندیشیدم. ولی دیدم همشون وقتیکه بالای منبر میروند ؛اولا" 12 پلّه بالا تر از همه مینشینند ،که این خود نشانهء تکبُّر و نخوت آنهاست. دوم آنچه که میگویند؛ با آنچه که انجام میدهند هرگز یکسان نیست و برای نمونه بیش از 100000مللا که پس از انقلاب مانند مَلَخ بجان مردم، دارایی مردم (بیت المال) و همهء آنچه که در نتیجهء انقلاب باید نصیب مردم میشد افتادند. و دهها نشان دیگر یافتم که بتوانم خود را به دروغگو بودن کارگزاران دین راضی کنم. سپس از خود بارها و بارها پرسیدم و میپرسم که اگر این دین ملعبه دست عمامه داران - از یک حقیقت برحوردار است؛ پس چرا اینهمه نکبت و ریا در خودش و پیروانش دیده میشود و چرا اضولا" 99% آنها که باین کاسبی (شغل نیست و در تعریف شغل نمیگنجد و شاید برای همین است که آخوند ها بسیار عُقده ای هستند!) میپردازند؛ پَست و سَنگدل میشوند.امروز اگر شما با ماشین خود به یک گنجشک بزنید و فرزند شما در کنار شما نشسته باشد و صحنه را ببیند- دیگر شما را کُشنده(قاتل) میداند، در حالیکه در سالهای پس از انقلاب بویژه سال 67 ؛آقایان پیروان امام زمان عجّل الله تعالی فرجه، دسته دسته جوانان ایران را میکشتند و یک لیوان آب خنک هم رویش سر میکشیدند تا نوش جانشان شود و با امام زمان محشور شوند!.بهررو ناگفته نماند که بر ضد این مقوله ها بودن دالّ بر بیخدایی نیست و هر انسانی یگونه ای یخدا وصل میشود و حتّی با او در تنهایی سخن میگوید و از خداست که شرم میکند و نیز برای آن انسانهایی هم که خدا را رد میکنند ؛ وجدانشان است که کردارشان را پیش میبرد و آنها را خوب نگهمیدارد.اکنون پرسشی پیش می آید که چگونه است که دکّانداران دین نه وجدان دارند و نه خدا؟

رضا ایرانی May 5, 2005 02:04 PM

آيا مي دانيد كه امام زمان زن بود؟

يكي از دلايل غيبت ايشان بخاطر جنسيت ايشان مي باشد.

فرزند امام يازدهم كه بايد جانشين وي ميشد دختر از كار در آمد (مهري ع). و از آنجايي كه اعراب آنموقع براي زنان و دختران ارزشي قائل نبودند و آنها را يا زنده بگور كرده و يا به كنيزي مي گرفتند،´اطرافيان امام تصميم گرفتند به همه بگويند كه فرزند امام يازدهم پسري است بنام مهدي.

چون بمرور زمان صدا و پيكر زنانه ايشان مي توانست راز اين خانواده را برملا كند، تصميم بر اين گرفته شد: امام تا روزي كه برابري زن و مرد بر روي زمين برقرار نشده است در غيبت بماند.

حميد May 5, 2005 12:37 PM

من میخواستم اینسوال ازحاج رهبرببر سید کهچرامردم این کارهاراانجام میدهند

May 5, 2005 09:34 AM

Âqâye Soxan, vâqean mahšar bud va por az ma'ni.

pežvâk May 5, 2005 09:15 AM

بامعذرت از حضور شما استاد گرانقدر ، خوشبختانه یا متاسفانه از دید نسل امروز اساسا موجودی به نام امام زمان بر روی کره ی خاکی وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت که نقشه حرکتش را آقایان بخواهند ترسیم کنند اینها همه سیاه بازی های مذهبی است ای کاش از دین مبین اسلام هر آنچه خوب و منطقی بود می گرفتیم و مابقی را در زباله دانی ریاکارانه ی تاریخ می انداختیم و جمله تاریخی مرحوم دایی جان ناپلئون را به یاد می آوردیم .آقا ،کار ، کار انگلیس هاست آقا...
متاسفانه ملت ایرانی با افراط و تفریط در هر مسئله ای راه را بر سیاسان و سالوسان و ریاکاران باز می کند و اجازه می دهد با اعتقاداتشان ( که آن هم در نتیجه افراط و تفریط است ) به بازی گرفته شوند .

آنا May 5, 2005 08:46 AM

سلام
من این صفحه رو برای حمایت از حریم کودکان در اینترنت درست کردم.
http://Agahi.Blogfa.com
چیزی که از شما می خواهم اینه که اگر ممکنه یه نگاهی بهش بندازید و در صورتی که به نظرتون مناسب می اومد اون رو معرفی کنید.


باتشکر
ج.سپهرنوش
Admin.Agahi@gmail.com

ج.سپهرنوش May 5, 2005 07:07 AM

برادر! خواهر! میدانستم که آقا در همین تهران ظهور می فرمایند. نمیدانم چرا آن نقشه را جمع کردند ولی از هر راه که آقا تشریف بیاورند ما در رکاب خواهیم بود. تقارن تشریف آوردن آقا را با انتخابات به فال نیک می گیرم. صحنه این خواهد بود. آقا در جلو تشریف میبرند. پشت سر ایشان جناب مهندس میر حسین موسوی و پشت سر ایشان اصلاح طلبان مردم سالار و سپس کارکنان دولت و شهرداری ها و موسسات غیر دولتی و مدرسین و مدرسان و تدریس کنندگان و درس دهندگان و طرفداران جبهه وفاق آموزش و آبادی پرستان و معمور کنان و ساختمان جویان و الا ماشااله ... همگی بطرف دروازه دولت طی طریق میفرمایند. و صد البته در ایستگاه های صلواتی هر بار شربت نوش کرده و آرای مکرر حواله صندوق میکنند. صدای دهل را می شنوی؟ آن نوای دل انگیز را خاموش کن.

اشرف سبزواری May 5, 2005 07:02 AM

با تشکر از مطلب شما. با تمامی آن موفقم الا قسمت زیر:

سخن: " شهر او، کشور او، حکومت او... نه اين شهر او نيست، کشور او نيست، حکومت او نيست..."

اگر جنابعالی تاریخ اسلام و مخصوصاً شیعه را بررسی بفرمایید و با طرز فکر سایر امامان و نحوه حکومت آنان آشنا شوید (البته با چشم حقیقت بین و بدون تعصب) خواهید تایید فرمود که "مملکت ما مملکت صاحب زمانی است".

در ضمن خواستم خواهش کنم که از فاطی و صغرا شرم کنید و اینقدر به ناموس اسلام گیر ندید و الی آن دنیا (در پیش چشم حوریان سینه بلوری و دائم الباکره) شرمنده همین مهدی (عجله) خواهید شد و صاحب بهشت هیچ چاره ای نداره جُز اونکه که شما را تبدیل به سوکس (تلفظ تپلی) کند. از ما گفتن.

آرمان سوکسه
هتل کافر سرا - جهنم

---
هایده و مارلی مونرو هم سلام میرسانند و میگویند "آرمان ! در جهنمو ببند سوز میاد !"

آرمان May 5, 2005 06:44 AM

IN EMAME ZAMANE OSTOREIE MELLATE IRAN BAYAD HAM BE DASTE AFRADE TOHI-MAGHZI CHON AHMADI-NEJAD DAST-MAYEYE SAKHIF KARDANE MELLAT SHAVAD. IN AHMADI NEJAD KE KHOD MOTTAHAM BE GHATLE DOCTOR KAZEME SAMI AZ IN (.....).
HADI

hadi sedaghat May 5, 2005 12:43 AM

آخه اگه تونستید یک دلیل بیاورید که این آقای شهردار نباید از چنین حقه هایی استفاده کنه!
آخه اینها خودشون بهتر از همه می دونند که این بساط همه اش نون دونی هست و چه نون دونی! دکان سه نبش.
آخه وقتی توی جبهه های جنگ حق! علیه باطل!! اون همه امام زمان به کشتن دادن و باز دیدن این مردم خوش باور تر از این حرفها هستند خوب معلومه که نقشه مسیرش رو هم در تهران تهیه کنند. حالا که این مردم بعد از 26 سال جنایت و دزدی هنوز هستند کسانی که امید به اصلاح امور رو از همین دزدها دارند خوب معلومه که اینها امام زمان که هیچ همین روزها خود محمد رو هم زنده می کنند و میارند توی سیرک. آخه اون مذهبی که من می شناسم بیشتر به سیرک می ماند تا مذهب.

خُسن آقا May 4, 2005 11:25 PM

vaziate har melati ra mishe az mozooie ke saresh bahs mikone fahmid. masalan dar alman bahs sare ine ke yek mard hata ba zane rasmie khodash ham nemitoone bedooneye ejazeye oon nekah dashte bashe, oonvaght ma iraniha ejbaran bayad be che mozoohaie bepardazim. vaghean ke che melate badbakhti hastim

faranak May 4, 2005 11:13 PM

قلمتان مثل همیشه گرم و گیراست.
از پیغام پر محبتتان ممنونم. باور نمی کنید چقدر دلم را گرم کردید.
قلم تان همیشه گیرا و استوار باشد.

یوگینی May 4, 2005 11:04 PM

استاد سخن محترم؛ خيلي نوشته جالبي بود! اما من فکر کنم امام هيچ وقت در ايران ظهور نکند چون او را هم به جرم تهمت زدن روانه اوين مي کنند!فکر کنم در آلمان وارد شود چون مي داند در اين گونه کشورها قوانين
سو سيال دموکراتي حاکم بر اجتماع است و هيچ کس حق ندارد به کسي تهمت بزند و يا به دين ديگري توهين کند ،در ضمن مجازات اعدام هم وجود ندارد !به صورت زنها هم سنگ نمي زنند و همه انسانها در محضر قانون برابرند و همه حقوق بيکاري مي گيرندووووووووووووووو حال امام کدام سرزمين را براي اقامت انتخاب خواهند کرد؟؟ واضح است!!

Haleh May 4, 2005 10:57 PM

امام زمان را رهبران جمهوري اسلامي كشتند.

والا راستش من چيزهايي در مورد امام زمان شنيدم كه ايشان چندي پيش در كربلا ظهور مي كند و بعد از آنجا راهي ايران مي شود.

وي وقتي در ايران اين ظلم و ستم آخوندي را مي بيند با صداي بلند تو ميدان وليعصر خطاب به مردم مي گويد: آخر زمان رسيده و من امام زمان هستم و ما بايد تمام ايران را از چنگ آخوندهاي حيله گر رها سازيم.

در همين بين عده اي از لباس شخصي ها پيداشون مي شه و امام زمان را يكدست كتك حسابي ميزنن. بعد سوار ماشين كرده و رو سرش كيسه اي مي كشن كه نفهمه كجا ميبرنش.

از آنجا امام را به زير زمين مسجدي ميبرن كه در آنجا وي فكر مي كند نجات پيدا كرده است چون مسجد خانه خداست.

او را از در پشتي به زير زمين مسجد مي برن و در اتاق سرد و نم دار و بدون پنجره اي زنداني مي كنند. امام زمان با خودش مي گويد: عجب دنيايي است، اول مرا صدا مي زنند كه بيايم و بعد اين بلا را بسر من ميارن.

بهرحال در اطاق تاريك نشسته و منظر مي ماند. بعد از ٤٨ ساعت گرسنگي و تشنگي در باز شده و مرد گردن كلفتي با يك آقاي عينكي ديگر كه ريش كوتاهي داشت وارد مي شود.

آقاي عينكي مي پرسد: شما كه هستيد امام مي گويد: امام زمان.

مرد عينكي به آن آقاي گردن كلفت مي گويد: محكم نيگه دارش.
گردن كلفته مي گه چشم آقاي مرتضوي و دستهاي امام را محكم مي گيرد.

مرتضوي كفشش را درآورده و با پاشنه ميخدارش بر سر امام مي كوبد و مي گويد: منو مسخره نكن بگو كي هستي. امام باز مي گويد امام زمان و مرتضوي با كفش و ميله آهني دستش آنقدر بر سر امام زمان مي زند كه وي در همانجاخونريزي مغزي كرده و جان مي سپارد.

امام را به بيمارستان ميبرند و كالبدشكافي كرده و متوجه مي شوند كه ايشان واقعا امام زمان بوده و بعد براي اينكه گندش در نياد رهبر مرتضوي را بعنوان مدير نمونه به همه معرفي مي كنند و بعد رهبر به احمدي نژاد دستور ميدهد سريعا اقدامات تشريفاتي را براي ظهور امام زمان تهيه كرده و كسي را گريم كند و بعنوان امام زمان به مردم نشان دهد تا گند قضيه در نياد.

حال اين احمدي نژاد كدام گنجشك را رنگ كرده تا آنرا بعنوان قناري به ما بياندازد، خدا داند.

حميد May 4, 2005 10:54 PM

والله اگر نگويد تعجب دارد! مگر "مملکت امام زمان" نيست؟ ضمنا شما مي توانيد به نقشه ای که برادر احمدي نژاد برای مان کشيده اند مراجعه کني ببيني مسير حرکت از خرم آباد مي گذرد يا نه. ف.م.سخن

May 4, 2005 10:06 PM

می‌ترسم فردا شهردار خرم‌آباد هم بگوید امام زمان تشریف آورده آنجا، رفته محله پشت‌ بازار (از محله‌های با حال خرم آباد) و با امید علی که شیره‌کشخانه معروفی داشت بسی هم زده.

بیلی و من May 4, 2005 10:01 PM