تسليت بر روزنامه نگاران و وب لاگ نويسان که همکارشان اکبر گنجي شصت ماه است به خاطر نوشتن کتاب و مقاله در حبس است و از امروز نيز اعتصاب غذایش را آغاز کرده است و هيچ حرکت متشکل و اعتراض جمعي به حمايت از او صورت نمي گيرد.
تسليت بر روزنامه نگاران و وب لاگ نويسان که همکار خبرنگارشان مسيح علي نژاد را با بي شرمانه ترين توهين ها از مجلس رهبري بيرون مي رانند و هيچ حرکت متشکل و اعتراض جمعي به حمايت از او صورت نمي گيرد.
تسليت بر روزنامه نگاران و وب لاگ نويسان که مجتبي سميع نژاد را فقط به جرم نوشتن و ابراز عقيده متهم به ارتداد مي کنند، و او را همانند تبه کاران خطرناک با غل و زنجير به دادگاه اعزام مي دارند و هيچ حرکت متشکل و اعتراض جمعي به حمايت از او صورت نمي گيرد.
تسليت بر روزنامه نگاران و وب لاگ نويسان که بر همکار خبرنگار و وب لاگ نويس شان پرستو دوکوهکي با وقاحت ِ تمام، اتهام توزيع سکه هاي طلا براي جمع آوري آراي رياست جمهوري مي زنند و هيچ حرکت متشکل و اعتراض جمعي به حمايت از او صورت نمي گيرد.
تسليت بر روزنامه نگاران و وب لاگ نويسان که نماينده ي محترم رهبري - که صلاحيت اش لابد به امضاي امام زمان هم رسيده - چانه ي همکارشان ايرج جمشيدي را مي گيرد و ضمن تهديد، به او زنا زاده خطاب مي کند و هيچ حرکت متشکل و اعتراض جمعي به حمايت از او صورت نمي گيرد.
تسليت بر روزنامه نگاران و وب لاگ نويسان که به محض شروع هر حرکت متشکل واعتراض جمعي، عده اي ساز مخالف مي زنند و آن حرکت متشکل و اعتراض جمعي را تضعيف کرده و از اثر مي اندازند. در ذکر نمونه همين بس که زير نامه ي درخواست آزادي سميع نژاد بعد از 9 روز فقط 280 امضا ثبت مي شود.
من روز يک شنبه، به نشانه ي همبستگي با تحصن خبرنگاران در مجلس و براي آزادي زندانيان اهل قلم و درخواست مجازات نماينده ي توهين کننده به خبرنگاران و بازگرداندن مسيح علي نژاد به مجلس، وب لاگم را به صورت سفيد منتشر مي کنم. باشد که چشم بازي اعتراض ما را ببيند و گوش شنوائي فرياد ما را بشنود.
ف.م.سخن
sokhan May 20, 2005 08:53 PMنه عادلانه نه زیبا بود جهان /
پیش از آنکه ما به صحنه برآییم ./
به عدل دست نایافته اندیشیدیم /
و زیبایی/
در وجود آمد
جناب سخن عزیز سلام. از فرصت دیروز استفاده بردم و اعتراضم را به رنگهای دیگری نیز آغشتم. لطفا در مورد قرمز و طوسی بیشتر بنویسید و به این مقوله حساس و حیاتی نیز بپردازید. موفق باشید. میبینم که این اشباح اینجا نیز ساز خود را میزنند. گمان دارند متن یک فرد مشخص ایران نشین باید حکمی را به آقای شاهرودی دیکته کند. زهی آرمانشهر بر باد رفته!! پیروز باشید. ارادتمند: یارمحمدی
گیلیران May 23, 2005 06:04 PMباز هم با اعتراضات بي نتيجه همراه ميشويم با اميد روزيكه نتيچه اي حاصل شود.
مصي May 22, 2005 01:01 PMهمه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
همه با هم اعتراض کنیم
فقط ظهور آقا امام زمان (عج)گره از کار من و تو می گشاید. در انتظار ظهور آقا همه با هم گریه کنیم. حضرت آقای "سخن" لطفن از فایده های گریه غافل نشوید. توبه کنید و گریه. کلید بهشت این جا است.
اشرف سبزواری May 22, 2005 06:41 AMاكبر گنجي اعتصاب غذا كرده است بباييد بازهم او را ياد كنيم
كامران May 21, 2005 11:08 PMmim sokhan..bzaar rahat ino behet begam hala to badet biyad ya khoshet biyaad ,,doostat az in harf deltang beshand yaa khoshhaal farghi nadaareh,, goftani ha bayad gofteh shavad ,be ghole yeki az doostan moghe ei ke yaani enghelaab form migereft (daram az 27 saale ghabl harf mizanam) kheili ha nemidoonestand chi mikhand va bazi ha ham midoonestand chi nemikhand,,man oon moghe hamash arbadeh mikeshidam ke ..kaash zareh ei sho oor bood ke ba kamaale tasof nabood ,ke agar sho oori mibood hala be in rooz nayoftadeh boodim,,gonaah az maa nist??? chera ,az mast ke bar maast ,, moghe ei ke faryaademan bar elayhe oon khaene vatanforoosh be aasmanha miraft va esteghlal va aazadi ra niyaaz mikardim ,, be soorate naagahani hameye masir haa tagheei yaaft va residim be aanche hala hastim..goftani kheili hast ..va inke chera bayad chenin bashad ?? agar ejaazeh bedahi migooyam.. maa khodeman ra baa ghaboole jomhooriye eslaami dar kesafat va jajan ghosl daadim va rooze 12 farvardin saale aval ,hemaaghate khod ra be esbaat resandim hamin va agar ghabool kardim ke hemaghate khod ra be esabat resandim jaaei baraye harf zadan baghi nakhahade maand .. be ghole doosti,, rooze 27 khordade 1384 baaz rooze sanjeshe hemaghate mardom ast,,, ghabool nadaari???? benshino tamasha kon
baba May 21, 2005 07:30 PMسينه چاک عزيز، با تشکر از توجه تان،
بله اعتراض من به نبود حرکت متشکل و جمعي، حتي ساده ترين انواع آن است. البته اين بدان معنا نيست که چون در شکل دادن يک حرکت جمعي مشکل داريم، به طور فردي هم دست روي دست بگذاريم و فقط تماشاگر باشيم. به همين لحاظ آن چه که از دست من - به طور انفرادي - بر مي آيد انجام مي دهم، و انجام آن را اعلام مي کنم، و اميدوار مي مانم تا دوستان همفکر با اين حرکت همراه شوند. اگر هم حمايتي صورت نگيرد خب، به وظيفه ي خودم به عنوان يک نويسنده عمل کرده ام و کاري را که از دستم بر مي آمده انجام داده ام.
اين حرکت هم جنبه ي سمبليک و صنفي دارد و اگر قرار بر نوشتن شعار بود، سال ها نوشتن به صورت امري عادي در آمده و توجه کسي را جلب نمي کند. از طرف ديگر چون متني در کار نيست اعتراضي هم بر انگيخته نمي شود.
از تحصن هم به طور عام اسم برده شده چرا که ممکن است مثلا فردا آقاي شمس الواعظين به هر دليل، تحصن را به صلاح ملک و مملکت نداند و مانند راهپيمائي نمايندگان متحصن مجلس ششم به سمت ميدان آزادي، از انجام آن منصرف شود.
اصل در اينجا آزادي تمام زندانيان اهل قلم،از جمله اکبر گنجي و مجتبي سميع نژاد، و عذرخواهي از روزنامه نگاراني است که در چند هفته ي گذشته به صورت هاي مختلف به آن ها اهانت شده.
انجام کار هم ساده است. مي توان وب لاگ را سفيد منتشر کرد و در قسمت تيتر، اين جمله را افزود که اين وب لاگ به نشانه ي همبستگي با تحصن روزنامه نگاران و آزادي زندانيان اهل قلم امروز سفيد منتشر مي شود. طبيعتا هر چه تعداد معترضين بيشتر باشد، حرکت موثرتر خواهد بود.
اميدوارم اين توضيح کافي باشد.
ف.م.سخن
سلام... از امثال منی که دور از پایتختیم و از ما بدتر، آنهایی که دور از وطن اند، چه خیزد جز نوشتن و لینک دادن و پتیشن امضا کردن و فراید که به یاری یاران بشتابید؟... خصوصیت محیط بلاگستان پراکندگی است (جغرافیایی و فکری) پس نباید توقع حضور خارجی و جسمی داشت... حضور مجازی هم که تا توانستیم گفتیم و کردیم و این شد که هست... راه دیگری اگر سراغ دارید، بسم الله.... دل ما هم خون است رفیق... یا حق!
مهدی May 21, 2005 12:24 PMبا اصل مطلب شما موافق هستم. تنها نکته‌ای رانفهمیدم. خوب قرار هم نیست همه چیز را همه بفهمند.
و آن این است شما به نبود یک -حرکت متشکل و اعتراض جمعي- اعتراض دارید.
سوال من این است که آیا حرکتی را که شما شروع کرده‌اید، قرار است مبنای یک حرکت جمعی باشد. اگر جواب، بلی است خوب است کمی به آن بپردازیدو چند و چون و شیوه این حرکت را مشخص کنید. اگر پاسخ منفی است که به نظر می‌آید شما حرفی زده‌اید که خودتان به ان اعتقاد ندارید.
نمی‌دانم که من چقدر درست فهمیده‌ام.
با ادب و احترام،
سینه چاک
این سبک اعتراض خیلی جالبه.(( من در اعتراض به خفقان سکوت می کنم.)) ((سفید منتشر می کنم)) البته هر کسی اختیار دار اعتراض خودشه اما اگر من بودم روز یکشنبه ی موعود با حروف بزرگ در وبلاگم می نوشتم (( جمع باد بساط اندیشه کُشان و آدم خوران. گسترده باد ساحل آزادی. دریای آزادی. دنیای آزادی)) بدرود.
maani May 21, 2005 06:54 AMDear Aarman: I must admit that you are among a very very very few people in the cyberspace that express his own thought genuinely. Flattery (taa-rouf) is a big part of our sick culture and mentality. It is not that we want to vomit seeing some generals bowing to the extinct Shah, this same flattery is all over in Internet among Iranian webbloggers. They will allow you to post comment as far as you do not say what you really feel and think but what they want to hear. Can you imagine what these people would do say if they were in a position that involves power and money? If we do not have the ball to act differently than the ones whom we criticize why we are wasting our time, criticizing them?
Couples days ago a charlatan named [...] had a post praising today’s Iran and he is supposedly a anthropologist (mardom shenas) and then I posted a comment advising him to be a antar pologist (antar shenas). He blocked my IP address. I criticized him because his post was based on his one-month experience visiting Iran.
You can tell a lot about the character of a webblogger by the way they deal with the comment section of their sites. Applying this principle to our dear friend Mr. FM Sokhan, you will see that he is thousands time better than some others, such as malakut circle. This charlatan [...] censors every comment before being posted and only one of his slaves had the gut to object to this censoring incoming comments, the rest have given up their right the way a slave gives in to his master. Talk to you later, take care
جناب سخن گرامی؛
وقتی که نظرات انتقادی آزاد اندیشان و صاحبان فکر که عادت به ...مالی این و اون را ندارند بر اساس سیاست "مال منه هر غلطی بخوام توش میکنم" سانسور میشود و خود جنابعالی هم درب انتقاد را بر روی همه باز گذاشته ای الا دوستان و نزدیکانی که به آنها "ارادت" دارید !, خوب در چنین فضای پارتی بازی ئی یک نفر هم مثل مرتضوی میاد میگه "این دادگاه شخصی منه هر گوهی خواستم توش میخورم". آدمی هم مثل گنجی قربانی این "منم منم" میشه.
بهتر نیست قبل از آنکه زمین و زمان را به باد ملامت بگیرید کمی هم اشتباهات خود را قبول بفرمایید ؟ شما که اینهمه برای گنجی و سمیعی نژاد نگران هستید چرا یک کلام در جهت رسوایی زندانبان اصلی او شاهرودی ننوشتید. در عوض گیر داده اید به قالیباف بیچاره که "چرا خلبان شده است ؟!". حالاً قالیباف خلبان باشد و یا نباشد چه گره ای از گره های گنجی بدبخت وا میشه ؟!
با شما در اینکه باید به اکثر قلم نویسان ایرانی تسلیت گفت موافقم. ولی خود شما را هم در همان لیست قرار میدهم (حالا شاید دو پله پایین تر از دوریانی مثل {نقطه. نقیطه}.
خود جنابعالی چشم دیدن انتقاد به نزدیکان خود را ندارید بعد میگویید "چرا اکبر گنجی زندانی است و ما کاری نمیکنیم ؟" خوب دوست من ! اکبر گنجی و تمام کسانی که خواستند از کسی انتقاد کنند هم چوب "طرز فکر" شما را خورده و میخورند.
طرز فکر سخن: "انتقاد در بلاگ {من} بر هر کسی آزاد است الی دوستان من !!!"
اگر قرار است یک کبکی بنام {نقطه} بگوید "اینجا ملک من است و هر غلطی خواستم میکنم. هر چه را که خوشم نیامد میگویم توهین و انتقادهای بعدی هم بدون توجه به محتوی آن سانسور میکنم و خلاص !!!" خوب پس ما باید هزار مرتبه به کیهان سر تعظیم فرود آریم.
شاهرودی: "اینجا ملک پدر من امام زمان است و انتقاد های گنجی هم توهین به امام زمان است و خلاص !"
(ببین چقدر شبیه به نظر قبلی است !)
شما هم بجای اینکه این رفتار کبک صفتی را ملامت کنید در کمال حیرت میگیویید:
"در بلاگ من در باره دوستان من ننویسید !@!"
اگر هم کسی نوشت به جرم "عدم ربط به موضوع !!" سانسور میکنید چونکه خودتان هم از استدلال اولی شرم دارید.
درس اول آزاد منشی و آزاد اندیشی "عدم تبعیض" است. در فرهنگ آزادی و انسانیت هیچ جایی برای تبعیض نیست. و الی همین وضع میشود که الان میبینید: اگر بنده بخواهم از آزادی گنجی دفاع کنم و زندانبان او را ملامت کنم یک نفر بنام "نطقه نقطه" پیدا میشود و میگیوید "چرا به آخوندان توهین میکنید ؟! مگر آنها آدم نیستند ؟ چرا نمیروید مشکلاتتان را با زبان خودشان با آنها در میان بگذارید ؟! ما یک فامیل آخوند داریم که خیلی هم آزاده است !" بعدش هم فردی بنام ف م سخن میاید و میگوید: "بنا بر تئوری لنین باید دامن تنمان کنیم و بیضه های شاهرودی را به روش خودشان ماساژ دهیم !" واقعاً هم که جای تسلیت دارد !
پیشنهاد میکنم الفبای آزادگی را با بیان این جمله تمرین کنید (البته اولش سخته):
"دوستان هر کسی را که دوست دارند انتقاد کنند حتی فامیل مرا" آنوقت متوجه خواهید شد "آزادی بیان" واقعی با "شعار" متفاوت است.
موفق باشید.
آرمان May 21, 2005 12:56 AMف.م. سخن عزيز!
فقط توجه داشته باش تعداد کم امضاهای زير نامه به آقای شاهرودی در مورد مجتبا به دليل اين است که آن نامه غلط است و خود مجتبا هم به آن اعتراض کرده است.
تومار به سازمان ملل در مورد مجتبا را بيش از هزار و چهار صد نفر امضا کرده‌اند.
سلام بر سخن عزيز،به خبرچين لينک داده شد
دوست عزيز!
ايران قبل و بعد از انقلاب هم‌واره زندان بزرگ خبرنگران بوده است. اميدوارم با اتحاد و هم‌دلی بتوانيم. فضا را مناسب‌تر کنيم.
سعی میکنم فردا من هم در مورد تحصن بنويسم. به هر حال به اين نوشته‌ی شما لينک می‌دم.