May 05, 2005

ديدار دکتر معين با وب لاگ نويسان

عکس ها از فرهاد رجبعلي
سايت وب نامه

دکتر معين- آقا رجبعلي! خيلي خيلي تو اين جمع احساس خوشحالي مي کنم. من وب لاگ نويس نبودم ولي وب لاگ نويسان را از همان اول دوست داشتم. امان از رفيق بد و کامپيوتر خوب! واي خدا جون! چقدر من امروز خوشحالم! حالا اگه عکس گرفتن تون تموم شد مي خوايم با آقای الپر در باره ی پست وزارت آی.تي کمي صحبت کنيم.

دکتر معين- برای کسب محبوبيت بيشتر مي تونيم بگيم که قالب وب لاگم رو خودم طراحي کردم! کي به کیه! ضمنا به هر کس هم که بهم لينک بده، حاضرم بهش لينک بدم! اين جوری کلي هيت هام زياد مي شه!

- قربون اون شکل ماهت، نگير! بذار اين يه لقمه از گلو مون پايين بره. يادته برادرمون ميردامادي موقع تحصن مجلس به خاطر يه لقمه موقع باز کردن روزه اش چه بلائي سرش اومد؟ آره قربونش، نگير!

- اون چشم بند و نوشته رو چه جوري بيرون آوردي؟...
(لقمه به گلوي دکتر معين مي پرد)- اوه... اوه...اوه (يعني صداي سرفه!)

(دکتر معين در حال سخنراني)- ... من تا آخرين قطره خونم از شما وب لاگ نويسان عزيز حمايت مي کنم. شما به من راي بديد من هم جلوي قاضي مرتضوي مي ايستم. من به شما قول مي دم که در مقابل هر لنگه کفشي مثل سپر عمل کنم. استعفاي من در حوادث دانشگاه يک تاکتيک جنگي بود. فکر نکنيد من هميشه استعفا مي دم و جا مي زنم. من يک سردار مبارزم که ايستادگي مي کنم. من مقاومت مي کنم. من مبارزه مي کنم...

(جمعيت هيجان زده براي دکتر معين کف مي زند)- زنده باد معين... زنده باد اصلاحات... زنده باد دشمن من...
- چقدر مطلب براي لاگيدن دارم. حيف که نشد زنده بلاگم. امشب اينقدر تايپ کردني دارم که نوک انگشتام از کار مي افته...

- من مي خواستم از آقای دکتر سوال کنم که... سوال کنم... سوا...سو... (جمعيت: اي واي اومد!) دُک.. دُک.. دکتر جون اومد... اومد!

(همهمه ي جمعيت: يا حضرت عباس! قاضي مرتضويه!) دکتر معين- قربان... سل...سلام...

- اوخ جون! الانه که کافه به هم بريزه! از اينجا به بعدش ديدن داره!

- بي نوا رو کشيدن تو اون يکي اتاق! خدا خودش بهش رحم کنه...

ابطحي (در حالي که يک نفر از پشت با شي سخت به او نزديک مي شود)- جونمي! سوژه براي امشب وب نوشت جور شد! ديگه لازم نيست بشينم زياد فکر کنم. امشب يک مرتضوي بسازم که خودش حظ کنه! زودتر پاشيم بريم پاي کامپيوتر. مُرديم از خماري!

sokhan May 5, 2005 09:25 PM
نظرات

دقیقا 17 دقیقه تموم خندیدم..خدا خفت کنه!!!!سر اون عکس معین که به مرتضوی سلام می کرد چنان خندیدم که از صندلی افتادم و این هم اتاقی بدبختم رو از خواب بیدار کردم...
بینوا فکر کرد مستم..بدو بدو رفته بود برام قهوه درست کنه !!!!

molla2:revenge of mullah May 7, 2005 01:13 AM

جناب سخن,

همان طور که مشاهده فرمودید با بزرگ کردن فونت تعداد نظرات بمراتب بیشتر شد چرا که خواندن آنها راحت تر میباشد.

پیشنهداد میکنم (اگر بریتان مقدور است) عرض صفحه نظرات را هم زیاد کنید. در آن صورت مرور نظرات راحت تر و سریعتر خواهد شد.

با تشکر

آرمان May 6, 2005 09:15 PM

ف. قربونعلی: ظاهرا دست استکبار از آستین یک عده مشکوکی ! بیرون آمده و اینان اخیراً با اسامی خیلی مشکوک از قبیل "ف م ..." و "آرمان ..." و "سید قلی ..." به آبرو ریزی نواندیشان دینی (که پرچم پر افتخار "اصلاحات" را هیچگاه بر زمین نخواهند گذاشت) میپردازند.

چطور شما میتوانید افتخارات خاتمی, تاجزاده, معین و سایر قهرمانان اصلاحات (شکست خورده) را نادیده بگیرید ؟! همین افراد سالها در زندان دیکتاتوری خامنه ای شکنجه شده اند و چنیدن بار اعدام شده اند. خجالت نمیکشید به این افراد با اسم مستعار (و مشکوک !) حرف های رکیک (مرجع: تاریخنامه نبوی) میزنید ؟

اگر راست میگیوید آدرس دقیق محل زندگیتان را به همراه رونوشت شناسنامه به حفاظت و اطلاعات بفرستید (اگر برایتان مقدور نیست بدین من, من برایتان میفرستم) و آنوقت مرد و مردانه ! بیایید انتقاد کنید ! بعدش که انتقاد شما را بی احترامی به امام زمان تعبیر کرده و حکم اعدامتان را صادر کردند, آنوقت میفهمید که انتقاد هم "راهی" دارد.

برای مثال باید طوری انتقاد کنید که

- اصل نظام (خامنه) به زیر سوال نره
- به خط قرمز ولایت فقیه تجاوز نشه (به خود ولی هم همینطور !)
- به قانون اساسی نباید بی حرمتی شود.
- افکار امام آیه قران است و نباید به زیر سوال بره
- در اسلامی بودن حکومت, دولت, نظام, مدرسه, توالت و ... نباید شکی کرد. همه چیز باید اسلامی باشد. ولی اسلام واقعی (من در آوردی).
- براندازی و انقلاب حرام است.
- خشونت نباید کرد و فقط باید تحمل کرد !
- و ... چند تای دیگه

(امضاً اصلاح طلبان بی خاصیت)

در ایبن چهارچوب (قفس) هر گونه انتقادی مجاز است. طبق بر آورد داشنمندان اصلاح طلب, توسط این برنامه "گفتگو درمانی", طی یک قرن ما میتوانیم به برخی آزادیهای "محدود" دست یابیم بدون آنکه دست آوردهای انقلاب عزیزمان را -که عده زیادی برایش خون دادند -(و بقیه هم پشیمان هم نیستند و افسوس زمان شاه هم نمیخورند) به زیر سوال ببریم.

برای مثال اگر ما بتوانیم از رئیس جمهور تدارکات چی بپرسیم "چرا ؟" و بعدش به زندان نرویم, خود این بزرگترین پیشرفت در تاریخ مردم سالاری یک ملت قربانی دیکتاتوری است. اگر شک دارید باید تصور کنید که همیشه یک "بدتر" هم هست. بنابراین قدر این چس مثقال "بد" را بدانید.

(تبصره: "چرا" نباید منظورش نظام باشد)

با تشکر
دفتر تبلیغاتی اطلاح طلبان
بخش برنامه سازی برای 8 سال آینده

آرمان May 6, 2005 03:22 AM

jenabe sokhan
man shakhsan chon shomaro kheyli doost daram va shomaro jozve yeki az eftekharate iran midoonam behetoon be ghole maroof intor gir midam, vagarna chera in be estelah girharo be baghie nemidam. motmaenam ke dooste azizam arman ham roo shoma hesabe vije baz karde ke intor bazi vaghtha be shoma gir mide
ma hame be shoma eftekhar mikonim

faranak May 6, 2005 12:29 AM

آقا شما چقدر فعالید!

بیلی و من May 5, 2005 10:56 PM