تا اينجا، بيشتر به نوشته هاي عادي و جدي در وب لاگ ها پرداختيم اما وب لاگ شهر بسيار وسيع تر از چيزي است که در وهله ي اول به نظر مي آيد. به اين پست از وب لاگ "من از پايان شروع کردم" توجه کنيد:
"الهي بميري، آدم اينقدر آشغال، بي ظرفيت، متنفرم ازت".
خواندن اين چند کلمه در يک وب لاگ کافي است تا انسان را با استاد آشوري هم داستان کند که از وب لاگ چيزي نصيب خواننده نمي شود اما به نظر من چنين نيست. ما با اين جملات به صورت نوشتاري در دو سه جا مثل سناريوي فيلم ها و نمايش ها، و يا در متن داستان ها و رمان ها رو به رو مي شويم که نويسندگان آن ها نه از روي احساس دروني، بلکه بر اساس خلاقيت ذهني دست به نوشتن آن ها مي زنند. اينجا ما با صورت مکتوب و مستقيم فکري انساني رو به رو هستيم که در لحظه، و بدون آرايش و پيرايش، کلمات آفريده شده در ذهنش را بر روي صفحه ي نمايشگر نقش مي کند و خواننده را در معرض احساس و عواطف خود قرار مي دهد.
اگر بتوان کاري تحقيقي در اين زمينه صورت داد قطعا نتايج قابل توجهي به دست خواهد آمد. ما در کنار فرهنگ هاي عمومي مانند "سخن" يا "فارسي امروز" شاهد فرهنگ هايي مانند "فرهنگ لغات مخفي" هستيم که به انعکاس لغات و اصطلاحات متداول در جامعه ي جوان مي پردازد. اين کلمات طي يک دوره ي کوتاه مثلا بيست ساله پديد آمده و عمر آنها نيز بسته به کاربردشان مي تواند کوتاه يا بلند باشد.
اما مجموعه ي اين کلمات به مراتب بيش از اينهاست و هيچ محققي حتي از طريق توزيع فرم در مدارس و دانشگاه ها نخواهد توانست به کل کلماتي که در ذهن بچه ها مي گذرد دست يابد. اين کار را مثلا در "فرهنگ جبهه"ي آقايان فهيمي و مهرآبادي نيز شاهد بوده ايم که گردآورندگان آن با زحمت بسيار فرم هاي مخصوصي را ميان کساني که در جبهه بودند توزيع کرده و حتي به صورت حضوري به راهنمايي آنها پرداختند ولي نمي شد انتظار داشت که شخص حاضر در جبهه، به راحتي ذهن خود را مثلا در دو سه ساعت يا حتي در دو سه روز، روي کاغذ پياده کند. حذف دروني و سانسور ذهني و خجالت از کاستي و يا خودداري از انعکاس الفاظ و اصطلاحات رکيک و بسياري چيزهاي ديگر مانع از درج درست ذهنيات شخص مي گردد.
اما وب لاگ مکاني است که مي توان به راحتي محتويات ذهن را در درون آن تخليه کرد. اين محتويات مي تواند از عفن ترين تا والاترين انديشه ها و کلمات را در بر بگيرد و اگر سانسور دولتي نباشد، طبعا مانعي بر سر راه انعکاس آن نخواهد بود. از اين نظر وب لاگ ها گنجينه اي خواهند شد براي فرهنگ نگاران ما که نه به مفهوم بسته ي فرهنگ نگارانه که به مفهوم گسترده ي فرهنگ نگاري ملي مي تواند بسط يابد.
شايد بتوان رد و اثر کلماتي که در بالا ذکر کردم در کتاب کوچه استاد احمد شاملو، يا فرهنگ فارسي عاميانه ي استاد بزرگ جناب آقاي نجفي دنبال کرد اما بي ترديد صدها اصطلاح و کلمه هست که از ديد جمع آوري کنندگان فرهنگ ها به دور مانده و محل انعکاس آن ها مي تواند همين وب لاگ ها باشد.
چه خوب بود اگر برنامه ريزان دولتي به جاي اصرار و پافشاري براي فيلتر کردن وب لاگ ها، طرحي مي ريختند تا وب لاگ ها در تمام شهرستان ها و حتي روستاها فراگير شوند تا جوانان علاقمند بتوانند افکار و انديشه هاي شان را به همان زبان و اصطلاحات محلي بر روي وب لاگ ها منتشر کنند تا محققان بتوانند به منابع عظيم زباني دست يابند.
وب لاگ ها و زبان فارسی (1)
وب لاگ ها و زبان فارسی (2)
وب لاگ ها و زبان فارسی (3)
وب لاگ ها و زبان فارسی (4)
وب لاگ ها و زبان فارسی (5)
وب لاگ ها و زبان فارسی (6)
وب لاگ ها و زبان فارسی (7)
وب لاگ ها و زبان فارسی (8)
وب لاگ ها و زبان فارسی (9)
وب لاگ ها و زبان فارسی (10)
وب لاگ ها و زبان فارسی (11)
جناب سخن عزیز
در رابطه با این سلسله مقالات جنابعالی مطلب زیر بنظرم رسید که بد نیست به آن توجه کنید:
تصور کنید از من و امثال من بخواهند در کنار بازیکنان حرفه ای تیم ملی فوتبال کشورمان چند دقیقه ای بازی کنیم. بازیکنان حرفه ای کسانی هستند که شغل اصلی آنها فوتبال است. آنها میتوانند کیلومترها بدوند بدون اینکه قلبشون درد بگیرد یا ماهیچه های پاشون منقبض شود. در صورتیکه افرادی مثل من نه تنها این قابلیت ها را ندارد بلکه ممکن است دروازه خالی را گل نزند و یا هول شود و دروازه خودی را هدف قرار دهد!
لذا ملاحظه میکنید که در فوتبال و خیلی زمینه های دیگر نمیتوان حرفه ای ها را با آماتورها در کنار هم قرار داد. اگر این کار را بخواهید انجام دهید هر کدام از آنها کار دیگری را خراب میکند.
در صورتیکه در پدیده وبلاگ نویسی این محدودیت اصلا وجود ندارد. یک نویسنده حرفه ای مثل آقای خوابگرد (خدا حفظش کند بچه آقایی است) نمیتواند به نویسنده های آماتور بگوید چنین و چنان بنویسید. بعضی ها در زندگی شون جز مشق انشا مطلب دیگری ننوشته اند(آنهم از روی نوشته های دیگران بود) در صورتیکه برخی از بلاگرها یا از اصحاب قلم هستند یا از اصحاب خبر که نوشتن حرفه آنهاست. خوبی وبلاگ این است که من و امثال من هم میتوانند در کنار علی دایی گل زنی کنند.
تاثیر وبلاگ در فرهنگ فارسی همین است که این انحصارها در حوزه قلم برچیده میشود.
موفق باشید
بلاگ نیوز یک وبلاگ دسته جمعی چندزبانه است که علاوه به لینک دادن به وبلاگ ها، شمارا در جریان اخبار ایران و جهان نیز قرار میدهد. با اضافه کردن لینک بلاگ نیوز یا نصب لوگوی آن از ما حمایت معنوی کنید. بلاگ نیوز متعلق به شماست. با سپاس
بلاگ نیوز September 16, 2005 04:07 PMسخن عزیز سلام
اول این که این سلسله مقاله ات حسابی دارد کار خودش را می کند و من بیچاره را به نوشتن بیشتر تشویق می کند.آن قدر پر مغز هست که هر بار که قسمت جدیدی افزوده می شود دوباره بنشینم از چند قسمت قبل بخوانمش.
دوم ،اگر به خاطر مبارک باشد علی آقا تمدن چند وقت پیش یک مسابقه وبلاگی گذاشت و در خواست مقاله و نامه کرد.شما هم استقبال کردید و نوشتید:«من هم قول می دهم که یک نقد جانانه از مقاله های برنده کنم.»
من نمی دانم جایزه اول چیست .ولی همان موقع به خودم قول دادم از این فرصت طلایی برای نقد شدن به چنین قلم زرینی کمال استفاده را کنم.
کل یک مقاله بیست صفحه ای را در مورد اهدام ترجمه کردم(در آرشیو وبلاگ ام هست) .بعد هم برای اول شدن نوشتم:(در وبلاگ ام هست)
حالا ، (با لحن خودخواهانه خوانده شود):من جایزه مو می خوام!
با احترام
*****
بيانکونروی عزيز
ضمن تبريک به شما به خاطر اول شدن مقاله دوگانه ی مجازات،اصلاح، و تشکر از لطف و محبت تان، بزودی نقد خودم را تقديم خواهم کرد. موفق و شاد باشيد. سخن
سلام و خسته نباشید. با این که با تمام نظرات تان موافق نیستم خوشحالم با وبلاگ شما آشنا شدم، به خصوص برای این که بعد از دو سال وبلاگ نویسی از این کار دلزده و نسبت به فایده اش بدبین شده ام. مطالبتان را تا آخر خواهم خواند. موفق باشید.
Roya September 16, 2005 09:25 AMsalam , mikham begam khaste nabashid bekhatere webloge jalebi ke darid,hamishe az 100 ta filter rad misham ta matalebe shoma ra bekhoonam ,vali kash mesle bloge hoder mataleb blogetoono email mikardii ke age roozi natoonestim az filter begzarim bazam beshe dastresi peida konim,movafag bashid va pirooz va azad.
shadi September 16, 2005 12:57 AM