جناب آقاي کوفي عنان،
شايد روزانه هزاران نامه خطاب به جنابعالي با زبان ها و خط هاي مختلف نوشته مي شود و در آن ها خواست ها و تقاضاهاي گوناگوني مطرح مي گردد و شايد اين نامه در ميان انبوه نامه ها هرگز به چشم نيايد اما وظيفه ي انساني من حکم مي کند تا اين چند خط را خطاب به جنابعالي بنويسم.
عالي جناب
حضرتعالي طي نطقي اظهار داشته ايد که ما انسان ها با ميمون هاي خويشاوندمان با احترامي که شايسته اش هستند رفتار نمي کنيم. بنده جهت آگاهي حضرتعالي عرض مي کنم که در کشور من ايران، به انسان هاي فرهيخته ي دگرانديش، به اندازه ي ميمون هاي مورد نظر جنابعالي هم احترام گذاشته نمي شود و نه تنها احترام گذاشته نمي شود بلکه بدترين آزارها و شکنجه ها نصيب شان مي گردد.
عالي جناب
هرگاه در عقب مانده ترين کشورها، ميموني را در قفسي بيش از حد تنگ و تاريک بيندازند، و يا وي را به طور غير طبيعي بيدار نگه دارند، و يا او را به انواع شيوه ها مورد آزار و اذيت جسمي قرار دهند، قطعا ارگان ها و سازمان هاي طرفدار حيوانات به حرکت در مي آيند و تا احقاق حق حيوان زبان بسته از پاي نمي نشينند. در کشور من ايران اما، اهل قلم مخالف ِ حکومت را ماه ها و سال ها به سلول هايي به ابعاد دو متر در يک متر و نيم مي اندازند و آنان را از خواندن و شنيدن و ديدن محروم مي کنند و براي وادار کردن شان به توبه و اعتراف، با شلاق و کابل و مشت مي زنند. من توصيه مي کنم شما در کنار ميمون هاي بزرگ کمي هم به وضع انسان هاي بزرگي که امروز در کشور من مورد آزار و شکنجه قرار مي گيرند بپردازيد.
عالي جناب
رئيس جمهور کشور ما آقاي احمدي نژاد اين روزها مهمان شماست. ايشان با صلابت و اعتماد به نفس زياد از شما خواهد خواست تا بافت و ساختار سازمان ملل را تغيير دهيد و در شيوه هاي عملکرد آن تجديد نظر کنيد. من از شما به عنوان يک انسان دگرانديش ايراني تقاضا مي کنم شما هم با همان قاطعيت و صلابت از آقاي احمدي نژاد بخواهيد تا آيت الله خامنه اي را راضي به صدورحکم عفو زندانيان سياسي و اهل قلم کند و سلول هاي انفرادي تنگ و تاريک را برچيند و جلوي آزار و شکنجه ي روحي و جسمي دگرانديشان را بگيرد. از ايشان بخواهيد تا آقاي گنجي ِ روزنامه نگار را که فقط به جرم اظهار عقيده و نوشتن، بيش از پنج سال را در زندان گذرانده و بعد از اعتصاب غذاي طولاني، دچار ضعف جسمي شديد شده آزاد کند و به ظلمي که به روزنامه نگاران دگرانديش ايراني مي رود خاتمه دهد.
به اميد روزي که در ايران ِ ما به انسان هاي انديشمند، حداقل به اندازه ي ميمون هاي بزرگ احترام گذاشته شود.
با احترام
ف.م.سخن
سخن عزیز اینم از درد های مزمن ماست که در کشور عزیز مان اینگونه با اهل اندیشه برخورد میشود برای آزادی این مفاخر ملی سوگمندانه راهی جز نامه نویسی و ... باقی نمانده؟!!!!!!!
نامه جالبی بود تنها اشکالش این بود که آقای کوفی عنان فارسی نمیداند. در ضمن زندان سیاسی مرتکب جرمی نشده اند که مورد عفو قرار بگیرند. عفو مال کسانی است که مثلا قتل کرده اند یا به نوامیس مردم تجاوز کرده اند یا مواد مخدر قاچاق و توزیع کرده اند. زندان سیاسی فقط بخاطر این در زندان افتاده که اندیشه هایش دردسر ساز است و چون نمیتوان با استدلال به مبارزه با آن اندیشه ها پرداخت لذا او را زندانی میکنند.
بنابر این عفو زندانی سیاسی معنا ندارد