برای خواندن اين مطلب در خبرنامه ی گويا روی اينجا کليک کنيد.
sokhan September 21, 2005 03:59 PMمن م.ر.ب
جناب ف.م سخن:
لازم است به اطلاع شما برسانم كه شما نه هنوز فهم و اطلاعي از اسلام ناب محمدي داري و وظيفه ورسالت پيامبران و امامان(عليه السلام) نه از شهداي اسلام.
چه جوري به خودت اجازه ميدهي و از مبناي اسلام و دين حضرت محمد (صلي الله عليه واله وسلم)سخن وميگويي.
در ضمن امامان(عليه السلام)و پيامبر اكرم(صل الله عليه واله وسلم)آمده بودند دين خدا را(البته اگر ميداني خدا كه هست ودين او چيست!!)به امثالي مثل تو بگويند
نه اينكه دل تو و امثالت را راضي و شاد بكنند و چيزي را كه شما از دين(البته دين ناب آمريكايي)
مي خواهيد به شما بگويند
و از شما مي خواهم اگر درباره چيزي مثل دموكراسي دين اسلام وظيفه ي امامان(عليه السلام) وپيامبران(صل الله عليه واله وسلم) اطلاعي نداري لطفا نطق نفرماييد
در ضمن كلمه عرظتان اشتباه وعرضتان درست هست لطفا به كلاس اول دبستان هم سري بزنيد
****
برادر ارجمند
ممنون از نظرتان. اين که مي فرماييد بنده نطق نفرمايم، گمان نمي کنم حتي رسول اکرم (ص) به مخالفان خود مي فرمودند که حرف نزنند بلکه ايشان با آن جايگاه والا - و بعد از ايشان امامان معصوم نيز - به حرف و سخن کساني که نظر ديگری داشتند - و حتي دشمنان - با نهايت متانت گوش مي دادند و با منطق جواب مي گفتند. آن وقت حضرتعالي مي فرماييد در نقد انسان های صاحب قدرت چيزی نگوييم و نطق نکنيم! من يقين دارم اگر شما جای حضرت پيامبر بوديد، بعد از فتح مکه گردن تمام کفار و حکامي که ايشان را مورد آزار و اذيت قرار داده بودند مي زديد! کسي که تحمل چند خط نوشته را ندارد قطعا تحمل شکست خوردگاني که دائما نيز در حال خرابکاری و کارشکني بودند نمي تواند داشته باشد.
ضمنا اگر مي فرموديد کجا عرض، عرظ نوشته شده بسيار ممنون مي شدم چون هر چه گشتم چيزي نيافتم. اگر هم مقصودتان اين است که سواد ندارم، کاملا حق با شماست و نيازی به خجالت دادن بيشتر ما نيست.
نماز روزه هاي تان قبول.
سخن
جناب ف.م.سخن
موارد زيادی وجود دارد که به نوشته شما ايراد وارد ميکنند ولی فعلا من فقط به يک مورد اشاره ميکنم!
ميفرماييد که تا ۱۰۰-۲۰۰ سال يس از اسلام اگر کسی موردی حمل بر خواهان دموکراسی از طرف مردم حجاز بودند را به عرظتان برسانيم!
با اين استدلال شما نتيجه ميگيريم که دموکراسی يعنی هر آنچه که مردم يک مقطع تاريخی جويا شدند!
وقتی که محمد مبنای رسالتش را بر زنده بگور نکردن دختران و هدم بت يرستی گذاشت حتی با مخالفت اولين شهدای اسلام (ياسر و سميه) قرار گرفت!
در آن مفطع تاريخی حتی کسانيکه بعدا به شهدای اسلام ييوستند با بعضی گفته های محمد مخالفت داشتند و بعدا به او ييوستند. يعنی اينکه عمل امامان و ييامبران را صرفا بخاطر آنکه مردم با آن مخالفتی نداشتند نميتوان مجاز شمرد. دموکراسی به معنای خواست اکثريت نيست بلکه به معنای خواست اکثريت با حفظ حقوق اقليت ميباشد. در زمان محمد هم اقليتی وجود داشتند که حقوقشان به دليل مرام گوسفندی مسلمانان رعايت نميشد.
اينکه بر فرض تا ۲۰۰ سال بعد از اسلام کسی خواهان دموکراسی نبود به هيچ وجه توجيه کننده اعمال محمد و امامان نيست.
سخن جان
جمهوری اسلامی معنی خیلی از لغات را استحاله کرده مثلا وقتی یک نفر یکشبه آیت الله میشود معنی لغت حجت الاسلام با آیت الله مترادف میگردد. وقتی بیسوادهایی که نتوانستند واحدهای درسی دانشگاهی را پاس کنند ولی به برکت دانشگاهها و موسسات من درآوردی موفق به مدارک دکترا میشوند کلمه دکتر با کلمه حقه باز مترادف میشود.
وقتی کاندیدها را ابتدا شورای نگهبان برای مردم تعیین کرده و سپس به مردم میگویند اینهایی را که ما انتخاب کرده ایم شما انتخاب کنید در این حالت معنی کلمه انتخاب مترادف کلمه انتصاب میشود.
(مثالها زیاد است و حوصله ما کم)
خلاصه در مملکتی که همه لغات تحول ماهیتی و معنایی پیدا کرده چه اشکالی دارد به آن یاوه گوی یزدی لقب علامه دهند؟
مگر نشنیدی به کور میگن نورعلی(یا عین علی)- به کچل میگن زلف علی- به رهبر میگن مقام معظم!! و به احمدی نژاد میگن: محبوب!!
خب باید هم به آن مشنگ بگن علامه!
****
حميد آقای عزيز
اين نورعلي و زلف علي و مقام معظم و سلطان قلب ها بسيار مثال جالب و پرمعنايي بود. من اتفاقا از علامه شدن آقای مصباح (و حتي اگر افتخار بدهند استاد حسني) استقبال مي کنم چون باعث طنز نوشتن ما و نشاط و سرور ملي مي شوند اما دلم می سوزد و غصه مي خورم برای امثال دهخدا که يک تنه صدهاهزار فيش از صدها جلد کتاب جمع مي کرد و تازه اينها اين لقب خشک و خالي را هم بر او روا نمي دارند. با تشکر. سخن
جناب ف م سخن؛
به نظر من برداشت شما از اسلام صحیح نیست. تصویری که علامه (!) مصباح از اسلام ارائه میدهند به مراتب نزدیک تر به واقعیت و اسلام ناب محمدی صدر اسلام است.
آرمان September 21, 2005 08:06 PM