November 13, 2005

آنتن سردار محصولي!


عکس از فردا نيوز

اين چند روز به آقاي محصولي گير داده ايم (بچه ها مي گويند گير سه پيچ!)، و امروز با ديدن عکس دولتمنزل ايشان مي خواهيم به آنتن هاي ماهواره اش گير بدهيم. خود منزل متاسفانه چيز زيادي ندارد که بخواهيم در باره اش بنويسيم و اصلا شايسته ي کسي با بيست ميليارد ثروت نيست. ولي آن سه آنتن ماهواره بدجوري چشم آزار است بالخصوص آنتن سوم که جلوي جلو است و به سمت ماهواره ي ضيا آتاباي NITV نشانه رفته است! معلوم است خيلي هم کلنجار رفته اند تا فرکانس بگيرند. حق هم دارند؛ در آن محله سخت بتوان آنتن گرفت. اما آزاردهنده، خاطره اي است که با ديدن اين آنتن در ذهنم تداعي شد.

در خط مقدم جبهه بوديم و با يک راديوي قراضه ي يک موج، صداي فارسي راديو بغداد را مي گرفتيم و موسيقي گوش مي داديم. در آن جهنم – که به پيچ مرگ مشهور بود -، شنيدن صداي آسماني گوگوش و داريوش نعمت بزرگي بود و روح را تلطيف مي کرد. از صداي آن مردک گوينده و شعارهاي مهوع اش و فحش هايي که مي داد متنفر بوديم (دليل تنفرمان هم همين که آنجا داشتيم با عراقي ها و نوکران ايراني شان – برادران مجاهدين خلق – مي جنگيديم!) به همين خاطر به محض تمام شدن ترانه و شروع شعارهاي طرف، صداي راديو را کم مي کرديم تا ترانه ي بعد.

يک روز برادران سياسي ايدئولوژي، در يک حمله ي گاز انبري و با تاکتيک غافلگيري، بچه ها را در حين شنيدن راديو به محاصره انداختند و مانند فتح خيبر، راديوي قراضه را از بيخ و بن در آوردند! کلي سين جيم شديم که چرا راديو آورده ايم و صداي بغداد گوش کرده ايم و سرانجام راديوي مزبور، مانند نيروگاه هاي اتمي امروز (آخر، خطرش در آن زمان به اندازه ي نيروگاه هاي هسته اي بود!) زير پوتين رزمندگان اسلام خرد شد و لاشه اش به پشت خاکريز و قربانگاه راديوهاي ضبط شده از دشمن (!) افکنده گشت! (ببخشيد از کثرت علامت تعجب! خودداري نمي توانم!)

يک شب که براي ديدار از سنگر حافظان ايدئولوژي سرزمين اسطوره اي (!) به طور بي خبر وارد کلبه ي مستضعفي (که حقيقتا کلبه ي احزان بود) شدم، ديدم همگي را مانند اصحاب کهف، خواب در ربوده و آواز خُر و پف با صداي جاودانه ي ابي ترکيب شده، منظره اي بديع از آشتي يک مشت مامور سياسي ايدئولوژي ريشو با تکنولوژي خانمان برانداز راديو به وجود آورده است! يک دو نفر شاهد ِ در حال عبور را هم به تماشاي اين صحنه که به تولد خرس ِ پاندا در باغ وحش مي مانست دعوت کرديم تا فردا زير ماجرا نزنند. وقتي روز بعد از ايشان سوال کرديم که پدر آمرزيده ها اگر راديو گوش دادن بد است، براي همه بد است، پس چرا خودتان گوش مي کنيد، اول بالکل منکر مسئله شدند و کي بود کي بود من نبودم، و ما فقط به آيات قرآن مجيد گوش جان مي سپريم و از اين داستان ها، و بعد که ديدند سنبه پر زور است و دستکم چند جفت چشم، در صحنه حاضر بوده است، بعد از اندکي تامل و شور و مشورت به اين نتيجه رسيدند که براي تعيين استراتژي اسلام، ما مجاز هستيم که به صداي دشمن گوش فرا دهيم ولي شما عوام نه! لابد با شنيدن صداي ابي مي خواستند استراتژي هجوم به کفار و فتح کربلا را تعيين کنند!

حال حکايت برادر ميلياردر ماست (دلم برايش با اين خانه اش سوخت؛ ديگر نمي گويم ميلياردر!) لابد براي تعيين استراتژي معاملات خصوصي نفتي و مصادره ي اموال مردم و ساختن برج مجبور است با يک آنتن، تلويزيون ضيا و با آنتن هاي ديگر تلويزيون هاي نمي دانم کجا را تماشا کند. بکند آقا! ما که بخيل نيستيم! اين را هم بگويم و ماجرا را تمام کنم که عجب کاري داد آقاي احمدي نژاد با اين انتخابش دست اين بنده ي خدا! طفلک داشت زندگي و کار و کسبش را مي کرد و يک لقمه نان حلال در مي آورد و تلويزيونش را نگاه مي کرد! خداوند آرامش هيچ کس را اين طور به هم نريزد! الهي آمين.

sokhan November 13, 2005 03:47 PM
نظرات

سخن عزيز چرا شما اينقدر در مورد آقاي محصولي عزيز كه در اثر مهرورزي هاي زياد سالهاي ٦٠ به محصولات چهل ميلياردي دست يافته اند كم لطفي ميكنيد.

يكي دو تا گلايه داشتم از شما:

اولا لطفا آقاي محصولي را فقير تر از اوني كه هست نكنيد چون بگفته خودش و تخمين مال و منال شناخته شده ايشان ثروت آقاي محصولي ٤٠ ميليارد تومان است، پس بايد شما به ايشان لقب مرد ٤٠ ميليارد توماني بدهيد، نه ۲٠ ميليارد توماني. البته اين لقب موقتي بوده و تا وقتي بر روي ايشان مي ماند كه ثروت هاي نهفته و پنهاني ايشان در ايران و كشورهاي همسايه خليج بر ملا شوند.

ثانيا مگر شما حسوديد. خوب شما هم اگر در زندانها سر چند تا زنداني سياسي را زير آب مي كرديد و يا به آنها تير خلاص مي زديد، حتما شما هم الان در اثر مهرورزي رييس جمهور جديد وزير و وكيلي بوده و پول جارو مي كرديد.

ثالثا.....

و نوض بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم............

حميد1 November 14, 2005 12:36 PM

سخن جون
اولا ما مخلصیم. خودت میدونی که دوستت داریم.البته کاری با عقاید سیاسی ات ندارم ولی خودت آدم با صفایی هستی. قلم خوبی داری واز همه مهمتر تحمل و ظرفیت هم شوخی رو داری و هم انتقادهای تند را.
واما در مورد سوال من و جواب(یا سوال) شما باید بگویم:
آدمها دو قسم اند: با آنتن و بی آنتن که هرکدام نیز به دو دسته تقسیم میشوند: آنتن سرخود و آنتن دکلی و...(البته این بحث پیچیده را در اینجا نمیتوان باز کرد)
شما کلمه "ماهواره" رو اضافه میکردید تا اذهان ملت بجای "آنتن ماهواره سردار محصولی" متوجه "آنتن" وی نشود.

ملا حسنی November 14, 2005 04:42 AM

aghaye F.M.Sokhan: Jean -Paul Sartre jayezeye Nobel ra dost nedasht ve raddesh kard. dar commmnetdoniye ghabli, shoma be laghabe ba arzehse Mulla ertegha dade shode bodid ve shoma ham engar ghabolesh kardid, chera ke baresh negardondid. faghat mikhastam bedonam ke aya baadan az in mitonim shoma ra Mulla Sokhan sedat konim?loutfan mara ra az giji dar biyavardi. rasti in sohbeteton be Mulla Hasani khili bedel mishine, hala tasavoresh ra bekon ke agar shoma ra ham Mulla Sokhan khetab kone . be nazare man ke maarake khahad shod

Sahand November 14, 2005 01:10 AM

منظورت از آنتن سردار محصولی چیست؟

***

ملاجان، منظور شما از اين سوال چيست؟!ا

ملا حسنی November 13, 2005 10:09 PM