برای خواندن اين مطلب در خبرنامه ی گويا روی اينجا کليک کنيد.
sokhan March 29, 2006 04:05 AMحاجی مهدی,
در اینکه خاتمی دین را نابود کرد (!) و به اسلام خیانت کرد (!) شکی نیست چرا که همانا اشخاصی مثل بن لادن و ملاعمر نمایندگان واقعی محمد و اسلام واقعی هستند. ولی اینکه این آخوند را با شاهنشاه ایران و دوران طلایی پیشرفتش مقایسه کنی اوج بی انصافی است. قبل از اینکه نمک نشناشسی کنی کمی تاریخ ایران را مطالعه کن و دوران فراز و نشیبش را از لحاظ اقتصادی, فرهنگی, علمی, اعتبار جهانی و ... در روی یک نمودار رسم کن وببین در قله آن نمودار شاه ایران میدرخشد. گوشکوبی مثل احمدی نژاد هم قعر این نمودار خواهد بود.
آرمان April 1, 2006 11:08 PMمي خاستم به آقاي خاتمي بگويم كه تا كي ميخواهي در غفلت زندگي كني وخودرا حق مطلق بداني وبا اينكه هيچ مقامي نداري طوري حرف بزني كه انگار همان رئيس جمهور قبلي هستي آقاي خاتمي باور كن افكار شما وهمفكرانتان در جامعه شكست خورده است وديگر كسي براي حرفهاي شما تره هم خورد نمي كند شما بوديد كه دراين هشت سال با افكار غرب گرايا نتان باعث از بين رفتن دين در جامعه شديد شما بوديد كه با آوردن آدمهاي فاسد وضد انقلاب در عرصه حكومت با عث شديد كه ميلياردها تمن از اين بيت المال در اين هشت سال به غارت برود وشما هم خائنانه سكوت كرديد ودم از آزاديهاي كذائي زديد وباعث رواج بي بند وباري در جامعه شديد خيانتي كه شما به دين واقتصاد كشور كرديدحتي شاه ملعون نيز نكرد كي مي خواهيد از اين خواب سنگين بيدار شويد آيا وقت آن نيست كه كمي به گذشته سيا ه خود نظر بيفكنيد به كدام راه ميرويد
مهدي توسلي March 31, 2006 02:01 PMسخن عزيز، تعدادی از ایرانیان بیانیه ای در محکومیت کمک مالی دولت آمریکا به اپوزیسیون ایران تهیه کرده اند. لطفن اگر موافقی آنرا امضا و تبلیغ کن.
بيانيه در محکوميتِ کمکِ دولت آمريکا
http://rokgoo.blogspot.com/2006/03/blog-post_30.html
سخن جان
اينکه مدتی است کمتر مطلب مينويسی را به فال نيک گرفته بودم و گذاشته بودم بحساب اينکه بيشتر در تاريخ اسلام دقيق شده ای و در گوشه ای به تفکر و نقد افکار دگم مذهبيت نشسته ای و سرانجام يک تغيير و تحول فکری در شما بوجود آمده و حقيقت اين دين آزاده خواهی! را (اسلام) شناخته ای. ولی همينکه ديدم اسامی افرادی مثل ماندلا را در کنار حسين ابن علی آورده ای ياک نااميد شدم. انگار که دگم تر از گذشته هم شده ای!
آخه برادر من چرا ميخواهی به عجوزه ای مثل اسلام بزور لباس فاخر بيوشانی؟
در ضمن من بر خلاف دوستمان آرمان معتقدم که اصلا نيازی نيست يا را از مرزهای ايران فراتر گذاشت و در مورد حسين سوال کرد. در همين مرزهای ايران هم ميتوان به نتيجه مورد نظر رسيد.
اینکه آقای سجادی از چه میسوزد علتش روشن است. اگر گنجی هم شریک جرم ایشان (و شما آقای ف م سخن) در مشروع بخشی به نظام ج.ا. بود, اکنون وضع فرق میکرد و ایشان (سجادی) نه تنها گنجی را کوچک جلوه نمیداد بلکه قهرمان پروری را هم به پیر و جوان تجویز میکرد !
در ضمن آنجا که شما حسین را در کنار سایر قهرمانانی چون ماندلا آورده اید حکایت از تعصب ارثی جنابعالی دارد که مانع از رشد و تکامل فکری شما میشود. پدر من ! ماندلا در تمامی جهان شناخته شده است و تمامی کشورهای جهان به او به عنوان سمبل مقاومت احترام میگذارند. اما حسین یک شخصیت مذهبی شناخته شده فقط برای اقلیت بسیار کوچکی است (شاید 5 درصد مردم جهان یعنی ایران و قسمتی از عراق). لازم نیست شما به آمریکا و یا اروپا سفر کنید تا ببینید که قهرمان 1400 پیش جنابعالی تا چه حد گمنام است, بلکه کافی است یک سفر به همین عربستان و یا اردن بروید و نام او را از اطرافیان جویا شوید. یا او را نمیشناسند و یا اگر میشناسند به تندی با شما برخورد میکنند.
توصیه میکند کمی به خارج از دایره محدودی که جامعه و خانواده بر شما تحمیل کرده اند, هم نظر کنید.
با تشکر
آرمان March 30, 2006 03:51 AMف.م. سخن عزیز
میخواهم فقط نظری برای خودت و خودت در مورد مطلبی که نوشتی بدم.بدور ازهر قصدی و غرضی و حرفی و حدیثی. در مورد قهرمان و قهرمان پروری، اصولا با این امر زیاد موافق نیستم. منظورم این نیست که آدمها رو به خاطرشجاعتشون تحسین نکنیم. اتفاقا لازم که تحسین و قدردانی کرد ولی نه اینکه ازشون قهرمان ساخت. قهرمان به نظر من انسانی کامل و بدور از هر اشتباه که در این دنیا وجود نداره.چون انسان به خاطر ذات انسانیش نمیتونه عاری از خطا باشه.گنجی شجاعت کرده و کاری بزرگ انجام داده و در جایی که خیلیها جراعت نه گفتن و ایستادگی نداشتند بلند شدو ایستاد درست،ولی قهرمان نیست چون نمیتونه عاری از خطا باشه و خطاش هم حمایت از همین رژیم در اولین روزهای پاگرفتن شه.این آدم به خاطر تمام شجاعتهاش قابل تحسینه ولی به چشم انسان بهش نگاه کنید و تحسین کنید. فکر میکنم دلیلی که انسانهای بزرگ و پر آوازه رو در محدوده زمانی دچار رکود میکنه همین قهرمان پروری و انتظار بیش از حد داشتن از انسانهایی با توانایی محدود. بازم میگم این یک نظر شخصی بدور از هیچ قصد و غرضیه.
سال نو مبارك!
مسئله اي را عنوان كرديد كه براي من هم از مدتها پيش سوالي بود: اينكه آيا ما قهرمان پرستيم و يا قهرمانها همان افراد استثنايي جامعه هستند كه در اصل گاهي نيز مي توان از آنها بعنوان موتور پيشرفت جامعه ياد كرد.
نظر جالبي است و با شما هم عقيده ام.
با سلام نمی خواهم بگویم شیدایی اکبر گنجی خوب است یا بد اما همینقدر میدانم که اقای سجادی شاید مشکلش جای دیگری است یک مطلبدر این باره نوشته ام می توانید بخوانید موفق باشید
خدری March 29, 2006 04:36 AM