سيد- اي داد بي داد! قرص هاي فشار خون تون را يادتون رفته بخوريد؟ چرا اين طوري قرمز شدي؟ رئيس!... رئيس جان، حالت خوبه؟
آقاي بهرنگ- سيد جان، يه ليوان آب بهم بده. يه دونه از اون قرص هاي نيترو را هم بده بذارم زير زبانم. اين ها ما را نکشند ول نمي کنند.
سيد- آقاجان! مگر دکتر امر نکرد که مدتي از اخبار دور باشيد؟ چرا باز نشستي پاي کامپيوتر و اينترنت؟ اي بابا!
آقاي بهرنگ- اينو خوندي؟ آخه ببين چي داره ميگه!
سيد- کي چي ميگه؟
آقاي بهرنگ- اين دکتر معين! اين کسي که مي خواست رئيس جمهور اصلاح طلب ما بشه! خدا پدر مادر اين احمدي نژاد را بيامرزه که هر چي هست لااقل خودشه و مردم رو رنگ نمي کنه.
سيد- اي آقا! شما هم داري کم کم به حرف من مي رسي که همه سر و ته يک کرباس ند.
آقاي بهرنگ- تو هم از آب گل آلود ماهي بگير. عزيز جان؛ اين پنبه رو از تو گوشت در بيار: همه سر و ته يک کرباس نيستند! بد هست، کمي بد هست، خيلي بد هست، خيلي خيلي بد هست، وحشتناک هست، خيلي خيلي وحشتناک هست،...
سيد- خب؛ هر چي شما بگي؛ خودت رو زياد ناراحت نکن. بذار ببينم چي گفته که شما اين طوري آپولو شدي؛ بذار عينکم رو بزنم..... اينم از عينک. ببينيم چي گفته اين آقا: "کساني که به قانون اساسي که در حال حاضر ميثاق ملي ماست يا به دين اسلام که مکتب فکري بيش از 98 درصد مردم ايران است، پايبند نباشند، نمي توانند عضو هيئت موسس جبهه دمکراسي و حقوق بشر باشند..." خب؛ اين چي ش عجيب و ناراحت کننده است که شما داري خودت رو هلاک مي کني؟ مگه با وجود خاتمي و ميردامادي و ديگر سران اصلاح طلب، شما مي خواستي عضو هيئت موسس جبهه دمکراسي و حقوق بشر بشي؟ نکنه زبونم لال شما قانون اساسي رو قبول نداري، يا اين که خداي نکرده مسلمون نيستي؟!
آقاي بهرنگ- ببين! سر به سرم بذاري مي افتم رو دستت مي ميرم ها! آخه الان وقت شوخيه؟
سيد- خب شوخي نمي کنم؛ شما بفرما چرا ناراحتي؟
آقاي بهرنگ- اولا، آخه يکي نيست به اين آقاي محترم بگه، حقوق بشر و دمکراسي، چه ربطي به قانون اساسي و دين داري آدم ها داره؟! تو، خودت ببين يک دليل، فقط يک دليل، براي چنين ربط دادني مي توني پيدا کني؟ اگه پيدا کردي، شام، کباب کوبيده ي اراج مهمون من...
سيد- رئيس! جان من، يک دقيقه صبر کن! نوک زبونمه! الان يه چيزي سر هم مي کنم مي گم! آخ کباب اراج چه مزه اي داره! آخه اينم سواله طرح کردي؟
چه ربطي مي شه پيدا کرد. اه. خب؛ دوما ً ت چيه؟
آقاي بهرنگ- دوما نه و ثانيا. دارم سکته مي کنم دليل نميشه که تو بخواي غلط حرف بزني. ثانيا، يکي بره به اين آقا بگه که داداش! اگه دمکراسي و حقوق بشر نيست، دقيقا واسه کسايي نيست که با قانون اساسي و حکومت اسلامي مشکل دارند. اگه آدم قانون اساسي و اسلام حکومتي رو قبول داشته باشه ديگه چه مشکلي داره که بخواد بياد توي جبهه دمکراسي و حقوق بشر؟! تو خودت يک دليل، فقط يک دليل براي رد نظر من بيار. اگه بياري، شام، کباب کوبيده....
سيد- نه رئيس جان! شما نمي خواي شام بدي، هي سوال هاي بي ربط مطرح مي کني که اصلا جواب نداره. باشه؛ يکي طلبت! حالا پاشو کت شلوارت رو بپوش، عصات رو وردار، شب کباب کوبيده ي اراج مهمون خودمي. اي دکتر معين! خدا بگم چه کارت کنه که خرج رو دستمون گذاشتي!
می گویند خدا خر را شناخت و بهش شاخ نداد. احمدی نژاد که صحبت از احترام به شاور مردم و آوردن نفت سر سفره ها می کرد این شد. اگر معین رئیس جمهور می شد چی از آب در می آمد.
The11Ave August 17, 2006 05:50 PM