وب لاگ ها براي من رَنگ اند: سبز و خاکستري و نارنجي و سياه؛ آبي و ارغواني و قهوه اي؛ ليموئي و سرخ و صورتي. اين رنگ ها، رنگ ِ زندگي اند؛ زندگي تک تک ما. چشمانم را مي بندم، مي گويم "آونگ خاطره هاي ما"؛ اولين چيزي که به ذهنم مي رسد رنگ نارنجي است و موسيقي. مي گويم "سيبستان"؛ رنگ سياه است و خاکستري. مي گويم "فل سفه"؛ رنگ بهي. مي گويم "آشپزباشي"؛ رنگ زيتوني. مي گويم "خوابگرد"؛ رنگ قهوه اي. مي گويم "پارسانوشت"؛ رنگ آبي. وب لاگ، براي اهل شعر، کلمه است و براي اهل موسيقي، نت و براي اهل نقاشي، رنگ. وب لاگ موجودي است زنده، در حال شدن ِ دائم، در حال تحول مدام، مثل خود انسان. وب لاگ خود ِ انسان است...
-نقطه ته خط
تلفيق طنز و نثر پاکيزه و تکنولوژي کامپيوتر. کوه هاي سرد کردستان در دفتر سيمي نارنجي رنگ. از کوره در رفتن هاي گاه و بي گاه و گاه، بي مورد.
-شادي شاعرانه
پير وبلاگ شهر. گاه عصازنان در قهوه خانه محل خودي نشان مي دهد و دوباره براي مدتي غيب مي شود! سيب و گنجي و جستارهاي شاعرانه از چيزهاي ناشاعرانه.
-فرهاد رجبعلي
خبرنگار لحظات حساس و خطرساز. کارنه اي با نمرات خوب. در جايي نوشتند که کاش درباره شان نمي نوشتم، پس بيشتر نمي نويسم.
-حجةالاسلام سيد محمدعلي ابطحي
اگر نظم ايشان در وب لاگ نويسي، در مسئولان کشور وجود داشت، ايران آلمان مي شد! از معدود افرادي که معناي واقعي وب لاگ و ظرفيت هاي آن را فهميده اند. کسي که اگر روحانيان بيشتري مانند ايشان بودند، نيازي به سکولاريسم و شعار جدايي دين از حکومت نبود!
-گردباد
خودکشي. استاديوم آزادي. فوتبال. روح فوق العاده حساس. خشم غيرقابل مهار. عشق به مردمي که بد رفتار مي کنند اما يک دنيا صفا دارند. دراز کشيدن بر فراز تپه اي، و چشم دوختن به آسمان آبي، براي فراموش کردن زشتي هاي شهر وحشي.
-آذر
يک "ف.ميم"، که به خاطر تشابه ِ اسمي با يک "ف.ميم" ديگر گرفتار شده و او را دچار عذاب وجدان کرده. روحاني ي بي لباس ِ دانشجوي روزنامه نگار!
-نق نقو
ايام قديم و حياط آب زده و حوض کاشي و گلدان هاي شمعداني و آمالوس و باغچه ي پر از اطلسي و بنفشه. تختي و سماوري و راديوي دو موجي و ظرفي پر از هندوانه. چرا نق نقو گفتم ياد اينها افتادم؟!
-بهنود ديگر
تلفيق ماهرانه ي تاريخ ديروز، با رويدادهاي امروز. نثر بسيار لطيف و کهنه نما. اعتدال تا بي نهايت. استاد ِ عبوس ولي دوست داشتني. مردي که زياد مي داند و خوب بيان مي کند. مرد اشتباه هاي کم ولي بزرگ. مرد تصحيح فوري آن اشتباهات و بستن "روزنه" هاي کوچک در "زمينه"ي دفتر خاطرات، به يک اشاره ي قلم.
-امشاسپندان
دختر مغرور و سرکش. تلاش براي رهايي زنان به قيمت فراموش کردن مردان! طاهره قرةالعين البته بدون در نظر گرفتن مرام و مسلک.
-بي بي گل
طنز ناب و سخته. متخصص تراش کلمات گران سنگ و نشاندن آن ها بر پايه هاي نه چندان استوار رسانه ها. وب لاگي به رنگ ترش و پرمفهوم زرشکي!
-گوشزد
تخصص در باز کردن گوش هاي بسته از طريق تزريق کلمات سخت.
-آونگ خاطره هاي ما
وب لاگي براي انقلاب نارنجي با شعر و موسيقي و نواهاي آشنا. تلفيق مهربان سياست و هنر موسيقي. ضمنا تولد وب لاگ تان مبارک (تا اين مطلب در وب لاگ من منتشر شود، لابد به تولد سال بعد رسيده ايم!)
-شبح
شبح کمونيسم، بر فراز خيابان هاي تهران! نمونه ي يک سوسياليست ِ مسئول و متفکر.
-ستاره قطبي
وب لاگي براي کشف شمال زمين. وب لاگي براي ديدن زيبايي هاي ناشناخته. زيبايي هاي سرد؛ بسيار سرد.
-ملکوت
عرفان و فلسفه و موسيقي. نثر سنگين و دل نشين. عميق در حد کتاب و نه وب لاگ.
ادامه دارد...
***
پارسا در جايي پيشنهاد کرده بود 10 وب لاگ برتر را به سليقه ي خودمان معرفي کنيم. همان طور که ملاحظه مي کنيد تعداد وب لاگ هايي که من مي خوانم و همگي از نظر من و براي من "برتر" هستند بيش از 10 وب لاگ است. اما مي توانم 10 وب لاگ اولي را که نظر نويسندگان و کارهاي هنري شان برايم اهميت بيش تري دارد بنويسم. اين کار را هم به احترام خواننده ي ارجمندي که معرفي وب لاگ ها از جانب من را به نان قرض دادن تعبير کرده بودند انجام مي دهم تا اين معرفي و يادکرد را به عنوان قدرشناسي از کساني که بي هيچ چشم داشت مادي و حتي معنوي، وقت و انرژي فکري خودشان را صرف نوشتن در وب لاگ ها مي کنند بدانند و نه چيز ديگر.
من به محض متصل شدن به اينترنت براي آگاهي از نوشته ي نويسندگان اين وب لاگ ها روي نام آن ها کليک مي کنم (البته در صورتي که وب لاگ شان را به روز کرده باشند):
-بهنود (به خاطر تحليل تاريخي – سياسي)
-خوابگرد (به خاطر نظرهاي فرهنگي و ادبي)
-نيک آهنگ (به خاطر کاريکاتور)
-استاد هادي خرسندي (به خاطر طنز منظوم و مشاهده ي انسانيت و مسئوليتي که در کلمات ِ ايشان نهفته است)
-پيام ايرانيان (به خاطر تحليل هاي سياسي و اجتماعي)
-وب نوشت (به خاطر تحليل هاي سياسي و اجتماعي و مذهبي. ضمنا به خاطر لذت بردن از نظم و انضباطي که در ميان ما ايرانيان کم ياب است!)
-پارسانوشت (به خاطر تحليل هاي سياسي و وب لاگستاني و طنزهاي دشمن شناس که متاسفانه مدتي ست از او خبري نيست)
-کتابلاگ (به خاطر آخرين هاي کتاب و ادبيات)
-بيلي و من (به خاطر ارزيابي هاي منصفانه ي سياسي و اجتماعي يک ايراني مسئول مقيم ِ خارج از کشور)
-الپر (به خاطر تحليل هاي سياسي و لينک ها)
-مجيد زهري (به خاطر نظرهاي اجتماعي، فرهنگي، ادبي)
-بي بي گل (به خاطر طنز منثور؛ طنزي که به نظر من رتبه ي اول را در کشور دارد)
انگار بيش از 10 تا شد! اشکالي ندارد. لطفا به همين صورت بپذيريد.
sokhan August 24, 2006 02:17 PMبا سلام .
باعث خوشحالی من هست که خواننده ی وبلاگ من هستید. نوشته های شما همیشه هم آموزنده ست و هم به دل می نشیند. ف.م.سخن وزین را همیشه میخوانم . از شما ممنونم .
با احترام
راوی
ممنون بابت ذکر خيرتان! آنقدرها هم که نوشتيد نيستم:
«مايیم و کهنه دلقی، کآتش در آن توان زد!»
زنده باشيد،
داريوش ميم
داريوش August 25, 2006 05:20 PMاز محبتت سپاسگزارم
کاش اینگونه باشد(میبود؟) که گفتی!
چوب کاریهای شما در مورد من که تمامی ندارد انگار. کاش لیاقتش را داشته باشم.
:::: خوابگرد August 25, 2006 02:21 AMسخن عزيز سلام و درود
باز هم مرا شرمسار لطف و محبت خود كردي. در ميان كساني كه به نثر سليس و روان شهرهاند جاي شما معمولاً خاليست. علتش هم البته ناگفته پيداست. چون شما همواره چنين سياهههايي تدارك ميبينيد و نيش و كنايههاي مخاطبان را به جان ميخريد كه: «عجب ناني به هم قرض ميدهند» پس ناگزير (بهجاي واژهي زمخت عربي \"لاجرم\"!) هميشه نام خودتان هم جا ميافتد. شايد بد نباشد براي يكبار هم كه شده جلوي آينه بنشينيد و موي خود را اصلاح كنيد! يعني در ف.م.سخن، ف.م.سخن را توصيف كنيد؛ از رنگ و لعاب و پسزمينهاش بنويسد؛ يك خودنوشت وبلاگي.
به این مطلب شما در بلاگ نیوز لینک داده شد
Blog News August 24, 2006 10:40 PM سلام دوست من...
بابت همه چیز ممنون...
جالب بود:)
زیتون August 24, 2006 06:53 PM