برای خواندن اين مطلب در خبرنامه ی گويا روی اينجا کليک کنيد.
sokhan October 1, 2008 10:44 AMدوست عزیز من امروز مطلب شما درباره "فدریکو ده نمی " را در گویا خواندم. چون در اینجا نبود مجبور شدم نظرم را در آخرین پست موجود بنویسم.
از این که به این زیبائی حقایق تلخ را در مورد این جانور نوشته اید به سهمک خودم از شما سپاسگزارم. من نه در سینما ، نه در تلویزیون و نه از طریق ویدیو عمدا این فیلم را نگاه نکردم. روح من با بوی لجن زیاد سازگار نیست. البته طفلک مجبور است هر روز آن را تحمل کند ولی به استقبالش نمی رود. از این که صف های طولانی شاد و خندان را منتظر دیدن شاهکار این جانور می دیدم خون دل می خوردم و هنوز هم وقتی می بینم گل از گل دوستان برای ساخت اخراجی های 2 می شکفد خون می خورم. از مجموعه هنرپیشه های این فیلم هم خصوصا پاانداز قضیه یعنی شریفی نیا به شدت بدم می آید و توجیهاتی نظیر " این بیچاره ها بالاخره باید زندگی کنن" برایم قابل قبول نیست .
توی سربازی فرمانده ما جمله قشنگی به کار میبر وقتی کار خارق العاده ای انجام می دادیم. شما شایسته آن جمله اید:
" درود بر شرافت شما"
با درود!
ف.م. سخن عزیز با خواندن این شماره از نوشته هایت، مطلب تاریخ اجتماعی ایران، اثر زنده یاد مرتضی راوندی توجه مرا جلب کرد و نظر به اهمیت مطلب این توضیح مختصر را لازم دیدمکه برایت میفرستم.
1. من چاپهای بعدی ( جلد اول به سال 1371، جلد پنجم ِ من به سال 1369، و باقی جلدها به سال 1374 برمیگردند)این کتاب ده جلدی را دارم!
2. این چاپها همگی از نشر نگاه است.
3. از نقد حاشیه ای آقای مصطفی حسینی طباطبایی هم خوشبختانه خبری نیست.
4. در چاپ دوم جلد ششم از نشر نگاه مقدمه یا پیش سخنی از ناشر با عنوان «یادداشت ناشر» می بینیم که احیانن ناشر سعی داشته همان محتوای نوشته های آقای طباطبایی مذکور را بازگویی کند که هم امکان نشر کتاب را ممکن کند و هم، شاید، مقدار «آلودگی» را محدود کرده باشد
5. نکته جالب دیگر در این جلد(جلد ششم) نوشته مختصری است که به قلم خود راوندی به اول کتاب اضافه شده است. در این نوشته کوتاه که برخلاف دیگر نوشته های او یک «بسمه تعالی» هم اول نوشته را مذین کرده است، راوندی سعی دارد ضمن دفاع از نظریات خویش زهر نوشته ی ناشر و همچنین علت اختلاف تفکرش با دیگران یا به عبارتی با مخالفین را به زبانی دیپلماتیک بیان کند.
به هر صورت این اشاره را به این دلیل برایت نوشتم فرستادم تا قدری به قول معروف نگاه وسیع تری و چه بسادقیق تری در ارتباط با تحولات و تغییرات چاپ بعدی این کتاب با ارزش بیابی.
شاد و سرفراز باشی
اصغر نصرتی
آلمان-کلن
سلام
نمی دونم شما این کامنت ها رو می خونید یا همین طور روش کلیک می کنید تا ارسال شه! ولی خواهش می کنم این یکی را با دقت بخوانید شاید این مبحث به ده تای دیگه از این نوشته ها نیاز داشته باشد.
فکر کنم شما به وبلاگ آقای مرعشی سر نمی زنید وگرنه حتما دنباله خلقیات ما ایرانیان این قسمت رو هم می آوردید:(کل مطلب از وبلاگ آقای مرعشی)
قانون مداري ژاپني ها و قانون گريزي ما
بیاد دارم در زمان استانداری کرمان و دوره اول ریاست جمهوری جناب آقای هاشمی رفسنجانی و وزارت کشوری آقای عبدالله نوری ، با یک هیئت مطالعاتی از معاونان وزارت کشور به ژاپن رفته بودیم .
موضوع مطالعه ، چگونگی اداره شهر ها و روستا های ژاپن و یا به عبارتی دولت های محلی بود . در آنزمان هنوز شوراهای شهر و روستا تشکیل نشده بود و در مورد اختیارات استانداران و فرمانداران هم بحث های جدی مطرح بود .
سیستم مدیریت ژاپن فوق العاده منظم و در عین حال پیچیده است . در آن کشور چند رده و سطح مدیریت وجود دارد ، دولت محله ، دولت شهر(شهرداری) ، فرمانداری ، استانداری ودولت ملی و برای هر یک از این سطوح هم یک مجری به انتخاب مردم و یک پارلمان نیز به انتخاب مردم وجود دارد و همه این سطوح هم دارای استقلال کامل از سطح بالاتر بوده و هیچ رابطه ای هم بین این سطوح وجود ندارد .
به عنوان مثال در مورد معابر وخیابان ها یا جاده ها قانون اینگونه حکم می کند که مدیریت معابر تا عرض ده متر با دولت محله ، از عرض ده متر تا بیست متر با شهرداری ، از بیست متر تا سی متر با فرمانداری ، از سی متر تا چهل و پنج متر با استانداری و بزرگراهها با دولت مرکزی است.
توضیح وضع مدیریت در رده های مختلف در ژاپن مفصل و از حوصله این یادداشت کوتاه خارج است، هدف از این یادداشت نکته دیگری است . در جریان مذاکراتی که با مسئولان شهرداری توکیو داشتیم ، من سوال کردم اگر کسی در ژاپن بر خلاف پروانه و جواز ساختمانی خود بنا بسازد ، چه رفتاری با او خواهید کرد ؟ افراد حاضر در جلسه کمی با هم بحث کردند و گفتند که برای پاسخ به شما ما باید با مشاوران حقوقی خود مشورت کنیم و پاسخ آن را به جلسه روز بعد موکول کردند و روز بعد پاسخ دادند که چنین موضوعی در قوانین ژاپن پیش بینی نشده است !!! پس از شنیدن این پاسخ بلافاصله من گفتم مگر می شود ؟ گفتند تا امروز هیچ تخلفی از جواز های ساختمانی در ژاپن ثبت نشده است ، لذا ضرورتی به پیش بینی نحوه برخورد با آن در قوانین وجود نداشته است .
حال شما مقایسه کنید این ادب و رفتار را با رفتار من و شمای ایرانی که اگر بتوانیم قانون را دور بزنیم ، یا دور از چشم مامور خلافی انجام دهیم آن را یک زرنگی و افتخار برای خود تلقی می کنیم .
در ماه گذشته گزارشی را مطالعه می کردم که چون قانون نظام وظیفه اجازه می دهد تا فرزند کفیل مادر بی شوهر خود شود ، بعضی از خانواده ها برای استفاده از این تسهیلات قانونی ، به زشت ترین امر که طلاق است پناه می برند . البته پس از طلاق رسمی دوباره براساس عقد شرعی و نه رسمی زن و مرد با هم زندگی می کنند ، ولی می خواستم عمق فاجعه قانون گریزی را یادآوری کنم .
یا اینکه چون وزن زیاد باعث معافیت از خدمت می شود پاره ای از جوانان قبل از فرارسیدن موعد سربازی به پرخوری روی می آورند تا با این سلاح از معایت استفاده کنند !!!
هر چند این بی انضباطی ها در مقابل بی انضباطی های هیئت حاکمه قابل اغماض است و زمانی که مدرک تحصیلی وزیر کشور دولت مدعی ارزش گرائی و مبارزه با فساد اداری و مافیا ... تقلبی از آب در می آید و آب از آب هم تکان نمی خورد و رئیس جمهور نسبتا" کمروی ما هم خم به ابرو نمی آورد بلکه همچنان مدعی اداره جهان است ، از جوانان کم تجربه با آموزش های غلط چه انتظاری می توان داشت .
مسائل ما حل نخواهد شد ، مگر روزی که ما مردم و البته مسئولانمان از برج عاج خود ساخته ذهنی خارج شده و با عزمی جزم راه صحیح زندگی را در پیش بگیریم . با فرار از قانون و ادعا کردن مسئله ای حل نخواهد شد.
وبلاگ سید حسین مرعشی (marashi.ir)
سه شنبه نهم مهر هشتاد و هفت
Really enjoyed your article. I have experienced what you have beautifully depicted firsthand.
-A.M.