این مطلب در خودنویس منتشر شده است.
میدانید چرا اغلب ما ایرانیان خود را بهترین و برترین مردمانِ روی زمین میدانیم؟ برای این که دنیا و مردم آن را نمیشناسیم! چرا نمیشناسیم؟ برای این که: ۱-توهمِ ما به ما اجازه نمیدهد که مردم دیگر نقاط جهان و فرهنگ آنها را به حساب آوریم ۲-آنقدر درگیرِ مسائلِ داخلیِ خودمان هستیم که برای مسائل بیرونی وقت نداریم ۳-از اسبابِ شناخت دنیا و مردم آن استفاده نمیکنیم. یکی از این اسباب، کتاب است. اینکه ما ایرانیان خود را بهترین و برترین مردمان روی زمین میدانیم یکی هم به این خاطر است که کتاب نمیخوانیم. البته منظور از کتاب خواندن، خواندن کتابهای فهیمه رحیمی و رمانهای عاشقانه نیست. خواندن کتابهاییست که جهان و مردماناش را به ما میشناساند. این کتابها کجا هستند که ما نمیخوانیم؟ آیا اصولا چنین کتابهایی را در اختیار داریم؟ پاسخ این سوال منفیست و متاسفانه از این نظر ما کمبود و بلکه "نبود"ِ بسیار داریم. این امر دلایل زیادی دارد، مثلا مشکلْ بودنِ کارِ ترجمه، بیاجر ماندنِ زحماتِ محقق و مترجم، دشواریهای پیدا کردن ناشر، و امثال این موارد. اما غیر از اینها، مشکل بزرگ، نشناختن کتابهای خوبیست که هر روز در جهان منتشر میشود.
چه کسی باید کتابهای خوب را به خوانندگان آشنا به زبانهای خارجی معرفی کند تا آنها کتاب را بخوانند، و اگر اهل ترجمه هستند، به ترجمهی آن اقدام کنند؟ این کار میتواند بخشی از فعالیت وبنویسانی باشد که در خارج از کشور زندگی میکنند و برای سایتهایی مثل خودنویس مینویسند.
اما چرا شاهد چنین چیزی نیستیم؟ با قاطعیت نمیخواهم بگویم ولی حدس میزنم به خاطر اینکه بسیاری از ایرانیان ساکن خارج از کشور و آشنا با زبان بیگانه، خودْ اهلِ مطالعه نیستند و چون کتابی نمیخوانند، طبیعتا به معرفی آن هم اقدام نمیکنند!
صد و ده بیست سال پیش، پدران ما –همانها که انقلاب مشروطه را خلق کردند- با مختصر آشنایی با فرهنگ غرب و آثار بزرگ نویسندگان آن اقدام به ترجمه و نشر افکار جدید کردند که همان افکار باعث شد دیدِ مردمِ فرهنگی نسبت به جهان و ایران عوض شود و خواهان تغییر اساسی در کشور خودشان شوند. سفر چند بازرگان و اهل علم و روزنامهنگار وَ حتی کارگران کمسواد به خارج از کشور باعث شد تا افکار جدید از خارج به داخل سرازیر شود و برای مردم آن روزگار مشخص شود که آنها بهترین و برترین مردمان روی زمین نیستند و به شدت عقبماندهاند و برای پیشرفت و رسیدن به اهدافی که غربیها به آن رسیدهاند باید نظام سیاسی و فرهنگی کشورشان را تغییر دهند.
در طول یک قرن گذشته اما اتفاقی افتاده است که مانع از طرح و جذب افکار جدید موجود در کشورهای غربی میشود و آن اینکه اگر پدران ما در مقابل عظمت تمدن و پیشرفت غرب دچار بُهتزدگی و خودکمبینی شدند، ما در طول این سالها به شکلی واکنشی، بهتزدگی و خودکمبینی را تبدیل به غرور بیجا و خودبزرگبینیِ کاذب کردهایم که به ما اجازه نمیدهد خوبِ دیگران و بدِ خودمان را ببینیم.
خودنویس باید جایگاهی باشد برای ارائهی افکار و اندیشههای جدید و موثر غرب؛ برای معرفی کتابها و نشریات و مقالاتی که با ترجمهی آنها بتوان دیدِ وسیع و واقعگرایانه نسبت به خود و مردم دیگر نقاط جهان پیدا کرد.
sokhan April 19, 2010 09:31 PMPersian fire by Tom Holland
April 21, 2010 11:02 AM