February 27, 2011

عوامل تاثیر بر خواننده

این مطلب در خودنویس منتشر شده است.

ما می‌نویسیم که بر ذهن خواننده تاثیر بگذاریم. منظور از تاثیر، تاثیر مثبت است والّا هیچ نویسنده‌ای به قصد تاثیر منفی مطلب نمی‌نویسد (مگر آن‌که قصد داشته باشد از تاثیر منفی، واکنشی بیافریند که نتیجه‌ی نهایی‌اش تاثیر مثبت است). عوامل تاثیر چیست؟ آیا دانستن عوامل تاثیر می‌تواند نوشته‌های ما را تاثیرگذار کند؟ آیا می‌توان عوامل تاثیر را آموخت و آن‌ها را آگاهانه به کار گرفت؟... تاثیرگذاریِ یک نوشته به عوامل مختلفی بستگی دارد. اولین عاملی که خواننده به آن توجه می‌کند، صداقت نویسنده در بیان مطلب است. کوچک‌ترین خللی در این عامل، اثر نوشته را به شدت کاهش می‌دهد (به‌عنوان مثال، نویسنده‌ای که دیروز در حمایت از سرکوب گروه‌های سیاسی مطلب می‌نوشت و امروز به خاطر رانده شدن از حکومت، در نکوهش از سرکوب می‌نویسد، نوشته‌اش –اگرچه مثبت است- نمی‌تواند بر خواننده تاثیر بگذارد). دومین عامل، میزان اهمیت موضوع نوشته برای خواننده است. نوشته‌ای که از نظر موضوع برای خواننده بی‌اهمیت باشد، کم‌ترین تاثیری بر او نخواهد گذاشت (به‌عنوان مثال، در یک سایت عمومی که خوانندگان‌اش را قشر جوان با سواد متوسط تشکیل می‌دهد، بحث تخصصی پیرامون مسائل اقتصادی -هر قدر هم دقیق و بنیادین باشد- نمی‌تواند بر خواننده تاثیر بگذارد). سومین عامل، احساس خواننده است نسبت به نویسنده و این‌که نوشته از دل برآمده باشد و نویسنده به آن‌چه نوشته است واقعاً معتقد باشد. در این‌جا سابقه‌ی نویسنده و شیوه‌ی زندگی خصوصی و اجتماعی او حرف اول را می‌زند (به‌عنوان مثال، نویسنده‌ای که در خارج از کشور به خوش‌گذرانی افراطی مشغول است، نوشته‌ی دردمندانه‌اش درباره‌ی گرانی و گرفتاری‌های مردم داخل ایران نمی‌تواند بر خواننده تاثیر بگذارد). تعداد این عوامل، که عوامل محتوایی‌ست، بیش از این‌هاست که ما به ذکر این چند نمونه بسنده می‌کنیم.

عواملِ شکلیِ تاثیر نیز به اندازه‌ی عوامل محتوایی اهمیت دارند. مثلاً نوشته‌ی انباشته از اصطلاحات فنی، تاثیری بر خواننده‌ی غیرمتخصص نخواهد گذاشت. نوشته‌ی انباشته از شعار و احساسات، تاثیری بر خواننده‌ی متخصص نخواهد گذاشت. نوشته‌ی بلند بر خواننده‌ی کم‌حوصله و گرفتار تاثیر نخواهد گذاشت. و عوامل دیگری از این قبیل میزان تاثیرگذاری نوشته بر خواننده را کاهش می‌دهند که می‌توان صفحات زیادی در باره‌ی آن‌ها نوشت.

صِرفِ دانستنِ عواملِ تاثیر نمی‌تواند نوشته‌های ما را موثر کند. این به آن می‌ماند که ما اوزان عروضی را به خوبی بشناسیم و کم و زیاد آن‌ها را تشخیص دهیم ولی این دانستن از ما شاعر نخواهد ساخت. یا این‌که به یک زبان خارجی تسلط کامل داشته باشیم و زبان مادری را نیز خوب بدانیم، و این دانستن از ما مترجم نخواهد ساخت. به عبارتی تاثیرگذار کردن یک نوشته به شکل مکانیکی امکان‌پذیر نیست و آن‌چه مهم است عمل خودبه‌خودی و خلاقانه‌ی عوامل تاثیر است که ربطی به عمل خودآگاه نویسنده ندارد.

عوامل تاثیر را می‌توان آموخت ولی باید توجه داشت که کاربُردِ افراطی آن‌ها می‌تواند به جای تاثیر مثبت، تاثیر منفی بر خواننده بگذارد. آن‌چه هم که محتوایی‌ست به خُلقیات و رفتار و زندگی نویسنده مربوط است که در کوتاه مدت قابل تغییر نیست و وابسته به هویّتی‌ست که طی سال‌ها به دست آورده است.

خودنویس جایگاهی‌ست برای عرضه‌ی انواع و اقسام نوشته‌ها و ارزیابی تاثیرگذاری آن‌ها. نویسنده‌ای که صادقانه می‌نویسد، نویسنده‌ای که نوشته‌اش با شیوه‌ی زندگی‌اش انطباق دارد، نویسنده‌ای که می‌داند در کجا و برای که قلم می‌زند، می‌تواند در این‌جا به بهبود شکل نوشته‌هایش و افزایش تاثیر آن‌ها بپردازد و میزان اثرگذاری آن‌ها را بر خوانندگان ارزیابی کند.

sokhan February 27, 2011 04:09 PM
نظرات