این مطلب در گویای من منتشر شده است.
جان؟! چه فرمودند؟! نه بابا. دمِ رهبرمان گرم که چه چیزها می داند. آی اس پی؛ کافی نت؛ فایروال؛ قلاده؛ سگ وحشی. سر و ته صحبت های ایشان را نمی زدند، حرف هایشان در مورد بیتریت و تیسیپی/آیپی و امثال این ها را هم می شنیدیم. ماشاءالله به این رهبر. ماشاءالله به این سواد (نحوه ی گفتارمان رنگ و بوی گفتار امیر اسدالله علم خدابیامرز را گرفت). من که دارم روز به روز به ایشان و به حکومت تحت امر ایشان معتقدتر می شوم. به خدا ما ها قدر نشناسیم. شما به سارکوزی بگویید یک جمله با آی اس پی و سگ وحشی بساز، اگر توانست بسازد. شما به خانم مرکل بگویید آیا خبر داری در کشورت آلمان کافی نت ها را قلاده زده اند یا نه؟ به خدا مثل خر در وَحَل می ماند و نمی فهمد شما چه می گویید. ولی رهبر ما این چیزها را می داند. ناز بشود با آن آی اس پی گفتن اش. چقدر این بابایی که دارد سخنان ایشان را نقل می کند کیف کرده است از این همه دانش و معلومات.
بگذارید راست اش را بگویم. من فارسیدوستی "آقا" را خیلی دوست داشتم. همین طور علاقه ی ایشان به کتاب و کتاب خوانی را. هر قدر کتاب به سوی تمدن بزرگ و پاسخ به تاریخ شاه را با کسالت خواندم کتاب "کتاب و کتابخوانی" رهبر معظم را که برگزیده ای از سخنان ایشان در باره ی کتاب و کتاب خوانی بود با علاقه خواندم. بخصوص وقتی ایشان از کتاب جان شیفته رومن رولان تعریف می کرد و از آن به عنوان کتاب خوب نام می بُرد، هم به رومن رولان، هم به م.ا. به آذین، هم به آنت ریوی یر که عاشق کاراکترش بودم درود فرستادم که بر دل سنگ آقای ما چنین اثری گذاشته اند. البته وسط کار فکر کردم نکند آقا این کتاب را با کتاب دیگری اشتباه گرفته چون گمان نمی کردم آقا موافق "تفویض" زن شوهر نکرده به مرد غریبه باشد، ولی به خودم گفتم ایشان هم دل دارد و کسی که دل دارد می تواند از بعضی کارهای بد صرف نظر کند.
از دلایل تعجب من یکی هم این بود که ایشان در یکی از سخنرانی هایش پاچه ی استاد ابوالحسن نجفی را به خاطر ترجمه ی خانواده تیبو گرفته بودند، یعنی ضمن تعریف از ترجمه ی ایشان گفته بودند بهتر بود بعضی چیزها را ترجمه نمی کردند (نقل به مضمون).
این نمونه را آوردم که بگویم آقا بسیار انسان اخلاقی هستند و کوچک ترین حرکت اهل قلم را زیر نظر دارند و اگر نویسنده یا مترجمی پای اش را کج بگذارد، شیردان شکمبه اش را یکی می کنند (ببخشید. انگار مثال ام کمی خشن و گردنکلفتانه شد. البته آقا خودشان چند بار از گردن و گردن کلفتی و گردن کلفت ها سخن گفته اند، پس عیبی ندارد ما هم از فرهنگ کلهپزخانهای برای طعم دادن به نوشته هایمان بهره بگیریم).
حالا قربانشان بروم وارد عرصه ی رایانه شده اند و این چنین فصیح و بلیغ، از آی اس پی و کافی نت و قلاده ی سگ وحشی سخن می گویند. شما هم اگر با بصیرت به این سخنان گوش کنید مثل من لذت می برید و به ایشان آفرین ها می گویید. بعضی وقت ها به خودم می گویم ای سخن! خاک بر سرت کنند که قدر رهبر معظم و معلومات اش را نمی دانی. اصولا آدم قدر چیزی را که دارد نمی داند و تو هم یکی از این آدم های قدرنشناس هستی.
اکنون منتظرم مجموعه ی سخنان رهبری در باره ی کامپیوتر، در کتابی مثل کتابِ "کتاب و کتابخوانی" جمع شود و "رایانه و رایانه بازی" نام بگیرد. در این کتاب فرضی احتمالا چنین جملاتی خواهیم خواند:
"ببينيد برادران و خواهران من! عزيزان من! ملت ما از يك طرف به وسيلهى اینترنت دایال آپ، و از طرف دیگر به وسیله ی دی.اس.ال تحت فشار قرار گرفته است. سردمداران فاسدى كه بر كشور حاكم بودند، و از يك طرف قدرتهاى مستكبرى كه سلطهى بر جهان را مورد نظر قرار داده بودند و دنبال ميكردند، تلاش می کنند با ابزار یاهو مسنجر و مسنجرهای جیمیل و اماسان ما را زیر فشار قرار دهند. ما را عقب نگه داشتند. ما از لحاظ ميراث تاريخى و علمى ملتى نيستيم كه وقتى فهرست دانشمندان و دانشوران و افتخارات و ابتكارات علمى دنيا را ذكر ميكنند، ما در اواخر جدول قرار بگيريم؛ ما بايد در صدر جدول باشيم؛ ما باید خودمان به همت جوانان کشورمان هاتمیل درست کنیم. یاهو درست کنیم. جیمیل درست کنیم. ما باید تو دهن تیسیپیِ استکباری بزنیم و خودمان پروتکل ملی برای خودمان درست کنیم (تکبیر + مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل). ما قادر به این کار هستیم و می توانیم. با آقای رئیس جمهور صحبت می کردم گفتند کارهایی در این زمینه در حال انجام است. همان طور که در دوره ی پیش به ایشان گفتم شما فکر کنید در دوره ی بعد هم انتخاب خواهید شد، مایل بودم بگویم باز هم فکر کنید یک دوره ی دیگر انتخاب خواهید شد ولی از نظر قانونی مسائلی هست که باید حل شود. ولی ایشان اگر به فرض یک دوره ی دیگر انتخاب شود، می تواند برای ما تیسیپی ملی اختراع کند. ما بايد اين راه را طى كنيم. ما بايد همت كنيم. ما بايد سِروِر خودمان باشیم و کلاینت خودمان باشیم. استکبار می خواهد خودش سِرور باشد و ما کلاینت باشیم. دشمن غلط می کند. ما تو دهن دشمن می زنیم و جای سرور و کلاینت را عوض می کنیم (تکبیر). این خیلی ابلهانه است که ما برای باز کردن رایانامههایمان چشممان به اسامتیپی بیگانه باشد. ما باید مناسبات غلطى را كه موجب عقبماندگى ملتها و از جمله ملت خود ما شده است، عوض كنيم و تغيير دهيم. ما بايد عقبماندگىهاى گذشته را جبران كنيم. همهى اينها نياز دارد به همت، نياز دارد به عزم، نياز دارد به اميد. صحبت های امروز من کمی فنی شد و فراموش کردم از دشمن و توطئه سخن بگویم. از توطئه ی دشمن غافل نباشید. همین بحث اینترنت داشت باعث می شد ما دشمن و توطئه هایش را فراموش کنیم... والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته."
sokhan April 13, 2011 02:48 PM