این مطلب در خودنویس منتشر شده است.
در صفحهی فیسبوک نویسندهای صاحبنام دیدم خطاب به نویسندهی صاحبنامِ دیگری نوشته شده است که «شما میتوانید مطلبتان را در صفحه من هر وقت خواستید منتشر کنید، مجبور نیستید حتماً ننگ خودنویس را تحمل کنید...». این جمله مرا به فکر واداشت. گوینده حتماً بر اساس شواهد و قرائنی خودنویس را ننگین مینامد که ما –به عنوان دوستداران خودنویس- آن شواهد و قرائن را نمیبینیم و ننگ خودنویس را چه به عنوان خواننده و چه به عنوان نویسنده تحمل میکنیم. گاه دوستی، چشم را کور و عقل را زایل میکند، پس چه بهتر که چشممان را باز کنیم و عقلمان را به کار اندازیم و این ننگ را بشناسیم. من، به خاطر طنزی که گهگاه مینویسم زبانام متلکگو شده است طوری که اشارهام به هر چیزی میتواند رنگ و بوی متلک به خود بگیرد حتی اگر قصد متلک گفتن نداشته باشم. جملات بالا را که نوشتم، احتمال دادم خواننده گمان بَرَد که قصد متلک گفتن دارم، حال آنکه چنین قصدی ندارم و میخواهم با نگاهی به سابقهی خودنویس، موارد ننگین را بیابم. از موارد ننگین خودنویس، یکی کثرتگراییِ حقیقی –و نه لفظی-ِ آن است. به عبارتی هر کسی با هر عقیده و فکری میتواند در خودنویس بنویسد. این «هر کس» میتواند ژورنالیستی صاحبنام و با سابقه مثل آقای احمد رافت یا نویسندهای تازهکار و گمنام مثل من باشد.
مورد ننگین دیگر، باز بودن درهای خودنویس به روی منتقدان جنبش سبز و سبزهای تندرو و رادیکال است. همانها که دیروز از آقای خمینی بت ساختند و اگر امروز فرصت پیدا کنند از مهندس میرحسین موسوی هم بت خواهند ساخت. افتضاح تولد گرفتن برای مهندس موسوی در سال گذشته را هنوز فراموش نکردهایم. آنجا که خودِ ایشان به مخالفت با چنین کار سخیفی برخاست و حتی تاریخ تولد ایشان مورد شک و تردید قرار گرفت. نوشتههای مجیزگویان و بتسازان در یکی دو سال گذشته بینیاز از معرفی و توضیح است. جالب اینجاست که درهای خودنویس برای مجیزگویان و بتسازان نیز باز است و اگر اراده کنند، میتوانند مطالب خود را در این سایت منتشر کنند (و البته برخلاف سایتهای غیرننگینِ خودشان، باید منتظر پاسخهای نویسندگان منتقد باشند). این هم احتمالاً از مواردیست که خودنویس را ننگین میکند.
از نکات ننگآمیز دیگر میتوان به حقیقتجویی تاریخی خودنویس اشاره کرد. این روزها به کار بُردن عبارت «دههی شصت» یا «اعدامهای شصتوهفت» یا «دوران طلایی امام» یا امثال اینها در سایتهای –مثلا- سبز که ننگین نیستند، جایز نیست. زشت است وقتی مهندس و شیخ در حبساند کسی این حرفهای بیموقع و نسنجیده را بزند. انتشار چنین حرفهایی البته ننگ است وخودنویس هم به این ننگ تن داده است.
موارد ننگین خودنویس خارج از شمار است و نمیتوان بهسادگی آنها را احصا کرد. مثلاً تهیهی خبر و گزارش از داخل کشور توسط شهروندخبرنگاران، تهیهی فیلم و گفتوگوی صوتی، امکان ترسیم کارتون و کاریکاتور، امکان نظرنویسی و نظرگذاری در ذیل نوشتهها، و موارد دیگری از این قبیل که جز ننگْ نام دیگری بر آن نمیتوان نهاد.
حال ممکن است سوال کنید شما که نمیخواستید متلک بگویید چرا این موارد مثبت را ننگین مینامید؟ حتماً قصدتان شوخی و طنز است. خیر. این موارد ننگین از نگاه منتقد خودنویس است و با فرهنگ و فلسفهی سیاسی او، عملکرد خودنویس جداً ننگین است. همانطور که عملکرد اپوزیسیون حکومت اسلامی از نگاه حسین شریعتمداری ننگین است؛ همانطور که عملکرد نویسنده و هنرمند پیشرو، از نگاه وزارت ارشاد ننگین است؛ همانطور که فرهنگ جهان متمدن، از نگاه واپسگرایان مذهبی ننگین است و الی آخر. مشاهده میفرمایید که هیچگونه تخفیف و تمسخری در کار نیست و از نگاه طرف مقابل، این مواردِ مثبت، ننگین است.
خودنویس سایتیست که با افتخار این ننگ را پذیرفته و ما، به عنوان خوانندگان و نویسندگان آن امیدواریم این موارد ننگین همچنان ادامه داشته باشد.
sokhan April 13, 2011 10:28 AM